گزارش تصویری/امیرحسین نظری

کدخبر: 3085

شانه‏ هایت، ستون محکمی است پناهگاه امن خانه را. دست در دستانم که می‏گذاری، خون گرم آرامش، در کوچه رگ‏هایم می‏دود. در برابر توفان‏های بی‏رحم زندگی می‏ایستی؛ آن‏چنان‏که گویی هر روز از گفت‏وگوی کوهستان‏ها باز می‏آیی. لبخند پدرانه‏ات، تارهای اندوه را از هم می‏دراند. تویی که صبوری‏ات، دل‏های ناامید را سپیده‏دم امیدواری است. مرامنامه دریا را روح وسیعت به تحریر می‏آید؛ آن هنگام که ابرهای دلتنگی، پنجره‏های خانه را باران می‏پاشند. آسمان همواره بوسه بر پیشانی بلندت را آرزومند است.

ارسال نظرات

آخرین اخبار