دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران در عرصه های مختلف؛

کدخبر: 2662

بر خلاف یک سو نگری و تاکید مطلق بر هویت ملی و انکار هویت اسلامی در دوران رژیم سابق،حقیقت گفتمان انقلاب اسلامی هم در تئوری و هم در مقام عمل به گونه ای بوده و هست که تعارضی بین هویت دینی(اسلامی)و هویت ملی قائل نشده و تاکید بر تلفیق و در هم تنیده گی این دو هویت را رمز پیشرفت و اقتدار قرار داده است.

این یک حقیقت است که انسان از بدو تولد در پی شناسایی خود و دیگری بوده است حتی در خودآگاه و ناخودآگاه جوامع و ملت های کوچک و بزرگ هم این دغدغه مهم وجود داشته است که بدانند  کیستند مربوط به کدام قوم، قبیله و یا کدام نژاد و پایگاه اندیشه، که خود را بر اساس آن تشخص بخشند مسئله ی هویت در واقع به این موضوع اشاره می کند این که ذات و جوهره ی افراد و جوامع و ملت ها چیست؟ هویت مشخصا مجموعه و لایه هایی از ویژگی های منحصر به فرد یک شخص و یا مجموعه ی انسانی است که با گذشت زمان روی هم رسوب کرده و موجب شده تصور تمایز من از دیگران شکل بگیرد(همان هویت)

یکی از انواع و مراتب هویت، هویت ملی ست که مربوط به همان حوزه ی هویت جمعی، گروهی و اجتماعی است که یک گروه و ملت رااز هم جدا می کند هر ملتی به شکل تاریخی در محدوده ی مرزهای جغرافیایی خود مجموعه های ذهنی، ارزشی، هنجارها، نمادها، اعتقادات، احساسات را شکل داده است که در قالب فرهنگ، خانواده، نژاد، زبان، دین، مذهب، تجارب تاریخی مشترک،اساطیر، اداب و رسوم در فرایندی تاریخی هویت آن ملت شده و احساس تعلق خاطر و همبستگی را ایجاد کرده است از دل همین پندارهای منسجم و هماهنگ کننده است که ملت ها شکل گرفته اند.

 از مولفه ها شکل گیری ملت و هویت ایرانی( ایرانیان) می توان به سرزمین و جغرافیای سیاسی مشخص،عمق تاریخی، جغرافی،نژاد، زبان، دین، مذهب،آداب و رسوم، سنن، جشن و مناسبت های خاص، خاطرات مشترک اشاره کرد بخشی از این مولفه ها ایستا و برخی دیگر متغیر و سیال هستند به این معنی که با گذشت زمان ضمن حفظ برخی مولفه ها مانند زبان، دین و نژادف اساطیر و…. عناصر ساختاری دیگری نیز بدان ها اضافه شده مانند مذهب تشیع و برخی اعتقادات، حوادث تاریخی و دیدگاههای فکری و…

با تاسیس سلسله ی پهلوی و روی کار آمدن رضاخان فصل جدیدی در هویت سازی ملت ایران آغاز شد. هدف و راهبرد رضا شاه متجدد کردن ایران بود در فرایند اجرای این طرح چند اصلاح در دستور کار قرار گرفت تاکید بر ناسیونالیسم، باستان گرایی و دوری از دین و سنت به منظور حاکمیت تجددگرایی و به اصطلاح پیشرفت سر تا پا غربی سر فصل اصلاحات بود از این زمان تا پایان عمر حکومت پهلوی هویت ایرانی از رهگذر تاکید مطلق بر مولفه های ایران قبل از اسلام ،شاه محوری، باستانگرایی و امتناع از مولفه ها و شعائر دینی و مذهبی تعریف می شد.مقام معظم رهبری این اقدام پهلوی را بی هویتی و بی موجودیت کردن ملت تعبیر می کنند. در واقع این موضوع سبب شد به تدریج بخشی از هویت ایرانیان نادیده انگاشته و سرکوب شود و در اثر همین اقدامات، نفوذ اندیشه ی غربی و انکار و نفی هویت دین عامل شکل گیری هویت خواهی در دوره ی پهلوی  و انقلاب اسلامی شود.

یکی از کارهای مهم انقلاب اسلامی هم در تئوری و هم در مقام عمل این  بود که تعارضی را بین هویت دینی(اسلامی) و هویت ملی نداشتیم و مسیر تلفیق و در هم تنیده گی هویت ملی و هویت دینی را در پیش گرفت و ان جریان دولت ملت سازی ناقصی که به وجود امده بود را با حوادث انقلاب؛ همچون هشت سال دفاع مقدس تکمیل نمود هر چه روایات باستان گرایی از هویت ایرانی یکسو نگر و بدون هویت شیعی تاکید داشت اما هویتی که پس از انقلاب برای انسان ایرانی تعریف شد هم تاکید بر ایرانی بودن دارد هم مسلمان بودن هم بر تاریخ و افسانه های باستانی تمدن ایرانی تاکید دارد هم بر دوران طلایی تمدن اسلامی. هم برای شخصیت ها،نمادها های ادبی تاریخی علمی و دستاوردهای باستان اهمیت قائل است و هم برای پیامبر بزرگ اسلام و بزرگان و معصومین دین اسلام. هم جشن و اعیاد باستانی را برگزار می کند هم به سنت ها و ایین های اسلامی- شیعی پایبند است. این در حالی است که برخی کوتاه نظر(از همان اوایل انقلاب) تلاش می کنند بین این دو هویت ایجاد شکاف و گسستگی کنند تحلیل های غیر واقع بینانه از تاریخ ارائه می دهند و این گونه وانمود میکنند که هویت ایرانی با هویت اسلامی همخوانی ندارد در حالی که به یمن انقلاب در عمل نشان داده شد که هویت ملی و هویت دینی و اسلامی ایران نه تنها در تعارض باهم نیست بلکه عمیقا با هم گره خورده. این شاه محوری و شاه پرستی بود که با نام هویت ایرانی منافع درباریان را تامین می کرد و نفع می برد و چون همه چیز در خدمت شاه و وابستگاه به او و تحت تاثیر نفوذ بیگانگان بود(هویت ملی در خدمت منافع ملی بود) بعضا حتی مجبور بود هر کاری که انها می گویند انجام بدهد که در تضاد با منافع و هویت ملی ایرانی بود قضیه جدا شدن بحرین از ایران. دخالت انگلیسی ها و فشاری که انان برای جزایر تحت مالکیت ایران در ابهای خلیج فارس بر شاه وارد می کردند.(نمونه هایی از این قبیل است)

در حالی که نظام جمهوری اسلامی حتی با گذشته چند دهه فشار رسانه ای و بین المللی برای سلب حق حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه و بازی کشورهای خلیج فارس با امریکا و اسرائیل برای تغییر نام خلیج فارس و استفاده از نام جعلی خلیج(عربی)اندکی از مواضع خود عقب ننشسته، رهبر انقلاب این تحریف تاریخی رایک دروغ می خواند” خلیج عربی یک دروغ است”(۱)و ان را موضوعی فراملی، سیاسی و عقیدتی نیز می داند. به هر صورت این نام بخشی از هویت ایرانی ماست که مایه ی همبستگی و وحدت همه ی گروههای داخلی می شود.   

منابع و ماخذ:

۱)khamenei.ir

ارسال نظرات

آخرین اخبار