از مدتها قبل درست زمانی که طولانیترین مذاکرات دیپلماتیک تاریخ معاصر، در یازدهمین سال خود برای چندمین بار و البته این بار سازمانیافتهتر تمدید گردید، قرار بود تا پایان ماه مارس یعنی روز یازدهم فروردین 1394 حداقل نشانههای حصول توافق در طرفین پیدا شود.
از مدتها قبل درست زمانی که طولانیترین مذاکرات دیپلماتیک تاریخ معاصر، در یازدهمین سال خود برای چندمین بار و البته این بار سازمانیافتهتر تمدید گردید، قرار بود تا پایان ماه مارس یعنی روز یازدهم فروردین 1394 حداقل نشانههای حصول توافق در طرفین پیدا شود. با جدی شدن مذاکرات در لوزان سوئیس، بخصوص با حضور وزرای کشورهای طرف مذاکره، رایزنیها جنبهی حساستری پیدا کرد و زمانی که از موعد مقرر یازدهم فروردین عبور کرد، شکل بسیار پرفشاری به خود گرفت.
توافق با قرائت ایران
«محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجهی کشورمان، شامگاه روز پنجشنبه 13 فروردین همراه با «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیهی اروپایی متنی را قرائت کردند که بهعنوان بیانیهی کشورهای 5+1 و ایران نشاندهندهی ارادهی دولتها و تفاهم آنها برای حصول یک توافق جامع «برنامهی اقدام مشترک» در دهم تیرماه بود. محمدجواد ظریف خلاصهی این بیانیه را خواند و این خلاصه سریعاً در تمامی خبرگزاریهای فارسیزبان، چه در داخل کشور ایران و چه در جهان منتشر شد و جالبتر آنکه حتی خبرگزاریهای دویچهوله، بیبیسی و صدای آمریکا از همان متن خلاصهشدهی محمدجواد ظریف روی خروجیهای فارسیزبان خود استفاده کردند. بر اساس این بیانیه جمهوری اسلامی ایران موافقت کرده است تا به مدت ده سال محدودیتهایی را در برنامهی هستهای خود اعمال کند. در قبال اعمال این محدودیتها، موفقیتهایی نیز بهصورت آنی نصیب کشورمان میگردد.
موفقیت دیپلماتیک
بدون هیچ شکی باید گفت، آنچه محمدجواد ظریف بهعنوان بیانیهی لوزان و تفاهم کشورهای 5+1 با ایران بیان میکند یک پیروزی بزرگ است. البته باید از پیش توجه کرد که آنچه در لوزان اتفاق افتاده است، توافق یا پیمان نیست، این رخداد حتی نمیتواند ازنظر ما تعیینکنندهی کلیات و چهارچوب توافق نهایی دهم تیرماه سال جاری باشد. همانطور که در متن رسمی که خبرگزاری جمهوری اسلامی روی خروجی خود قرارداده آمده است، این اتفاق یک بیانیهی غیرحقوقی است؛ یعنی بهطور روشن این بیانیه الزامآور نیست و تنها نشاندهندهی تفاهم کشورها و ارادهی آنها برای رسیدن به یک توافق جامع برنامهی اقدام مشترک است تا بتوانند بهطور رسمی طولانیترین مذاکرات دیپلماتیک تاریخ معاصر را بعد از حدود 11 سال با خیروخوشی پایان دهند. اما موفقیت این تفاهم از این به بعد است که خطوط قرمز و ارزشی ما که پیشتر توسط رهبر عالیقدر ایران ترسیمشده بود کاملاً رعایت گردید. این تفاهم گویای آن است که 5+1 شروط ایران را پذیرفتهاند و قرار است بهصورت کامل و در یک مرحله توافق صورت بگیرد و خبری از مرحلهبهمرحله کردن آن یا توافق قدمبهقدم نیست و همانطور هم که در مقدمهی بیانیه اشارهشده، «تا بر روی همهچیز توافق نشود بر روی هیچچیز توافق نشده است». همینطور لغو همهی تحریمهای شورای امنیت، اتحادیهی اروپایی و آمریکا و تعهد برای عدم افزودن تحریمهای جدید و غیرقابلبازگشت بودن تحریمها با آغاز اجرای توافق، که نشان میدهد لغو تحریمها جزوی از توافق است و نه نتیجه آن، خود بزرگترین پیروزی است. درنهایت تمامی حقوق ایران برای ادامهی برنامهی صلحآمیز هستهای هم به رسمیت شناختهشده و حرفی از تعطیل کردن یا تعلیق نیست و به این سبب تنها بر اساس یک برنامهی محدودیت آورِ دهساله، کشورمان ثابت خواهد کرد که برنامهی صلحآمیز را دنبال میکند.
قرائت آمریکایی
وقتی پای آمریکا وسط میآید و اینکه حالا اینطرف ماجرا چه اتفاقی رخ میدهد، ناخداگاه همهی ما متوجهی تمامی حرفهای رهبرمان میشویم و اینکه ما به آمریکا اعتماد نداریم و اینکه رهبرمان فرمودند به مذاکرات خوشبین نیستند. البته باید اینجا اعتراف کنیم که در همین گام اول، هر آنچه رهبر انقلاب در مورد عدم اعتماد به آمریکا و خوشبین نبودن به آن فرموده بودند تحقق پیدا کرد. هنوز ساعتی از انتشار محتوای خلاصهشدهی بیانیهی لوزان نگذشته بود که وزیر خارجهی آمریکا و سپس رئیسجمهور این کشور قرائت دیگری از بیانیه و تفاهم لوزان ارائه دادند. قرائتی که زمین تا آسمان با آنچه محمدجواد ظریف میگوید متفاوت است. دولت آمریکا مدتی بعد متنی را در وبگاه رسمی وزارت خارجهی آمریکا قرارداد و مدعی شد که این متن کامل بیانیه لوزان است. بر اساس این متن محدودیتهای کاملاً حیرتآوری به دولت ایران تحمیلشده است که دارای اختلافات فاحش و وحشتناک! با گفتهی مقامات ایرانی است. تمامی محدودیتهای اعمالشده در بیانیهی موردادعای دولت ایالاتمتحده علاوه بر آنکه بسیار سنگین، سهمگین و تهدیدکنندهی اصل برنامه هستهای ایران و در پارهای موارد تهدیدکننده اصل حاکمیت و تمامیت کشور است، آنچنان دقیق و شدید علیه کشورمان نگاشته شده که تنها منتقلکننده این مضمون است که دولتهای غربی دارند پیچ و مهرههای برنامه هستهای ایران را شل میکنند. در ادامه، بیانیهی مورد ادعای دولت ایالاتمتحدهی آمریکا در مورد تحریمها هم آنچنان سخن گفته که هیچیک از شروط اساسی ایران پیرامون تحریمهای ناعادلانه رعایت نشده است.
چه میشود کرد؟
هنوز یکروز از صدور بیانیه نگذشته، مشخص است که چه رخداده است. بیانیهای در شهر لوزان سوئیس به امضای وزرای خارجهی پنج کشور و ایران رسیده است. ما بنابر منطق و استدلال خویش بهصورت قطع با اعتماد کامل و تمامی که به دیپلماتهای شجاع و توانمند کشورمان داریم میپذیریم که آنچه محمدجواد ظریف در مورد بیانیهی لوزان و نشان تفاهم و ارادهی طرفین اعلام کرده است درست و صادق بوده. اما اکنون دولت ایالاتمتحدهی آمریکا هنوز یک روز از این بیانیه نگذشته چیز کاملاً متفاوتی را اعلام میکند. ازنظر ما آنچه دولت ایالاتمتحده منتشر کرده دروغ تصور میشود. درواقع هر فرضیهای را که بررسی کنیم سرجمع آن این خواهد بود که بیانیه لوزان همان چیزی بوده که طرف ایرانی اعلام کرده و دولت ایالاتمتحدهی آمریکا اکنون(کمتر از یک روز از صدور بیانیه) غیرقابلاعتماد بودن خود را نشان داده و آن را نقض کرده است. پرواضح است که پیش از آغاز مذاکرات تدوین توافق جامع برنامهی اقدام مشترک، دولت آمریکا زیر میز همهی تفاهمها و ارادهها کوبیده است و این یعنی در صورت حصول توافق در تیرماه بازهم هیچ اعتمادی به دولت آمریکا و پایبندیاش به توافق احتمالی وجود ندارد. درهرصورت وقتی دولت ایالاتمتحده بیانیه لوزان را چیز دیگری تعبیر میکند نشاندهندهی این است که از نظر آمریکا حقیقتِ این بیانیه ارزشی ندارد و آنها خواستهی دیگری دارند. آنچه آمریکا مدعی توافق بر سر آن است تمامی شروط ایران را زیر سؤال برده است. نهتنها هستهی اصلی و مرکزی برنامهی هستهای هدف قرارگرفته، بلکه نشانههای زمانی بیش از یک دهه در متن بیانیهی آمریکاییها وجود دارد. در متن آنها نهتنها تحریمها لغو نمیشود، بلکه قدمبهقدم تعلیق خواهد شد و درنهایت حتی تعلیق تحریمها نتیجهی توافق خواهد بود و تحریمها هم قابل بازگشت هستند. همینطور باید اذعان کنیم که دولت ایالاتمتحده جوری وانمود کرده که این رخداد یک توافق کلی است و تیرماه روی جزئیات توافق خواهد شد که این موضوع هم دستور صریح رهبر انقلاب مبنی بر عدم پذیرش توافق دومرحلهای را زیر سؤال میبرد. درنهایت باید گفت بیانیهی ایالاتمتحده تنها تفاوت قرائت از یک متن واحد نیست، بلکه آنچه ایران میگوید و آنچه ایالاتمتحده آمریکا ادعا میکند دو چیز کاملاً مجزا هستند؛ این شرایط نیازمند آن است که وزارت امور خارجه فعالانه نقش آفرینی کند، نقشی فراتر از تأکید بر ترجمهی صحیح و قرائت درست بیانیه؛ امروز نیاز است وزارت امور خارجهی جمهوری اسلامی ایران رسماً کذب بودن بیانیهی منتشرشده در سایت رسمی وزارت امور خارجهی آمریکا را اعلام نماید.
ارسال نظرات