ابعاد کتک کاری آقای نماینده

کدخبر: 2409

امروز با صاحبانی از قدرت مواجهیم که وامدار "دولت آژانی مسلک" دهه هفتاد هستند؛ همان ها که به گفته احمدتوکلی برای مواجهه با شورش مستضعفین و فقرای کوی طلاب مشهد و اسلامشهر و غیره، باتوم وارد کشور کردند.قهرا از آن "سازمان متفرعانه"، چند نسل بعد "مدیر متکبر" تربیت می شود.

سرویس سیاسی قزوین خبر؛محسن مهدیان: یک نماینده مجلس -بخوانید یک قانون نویس-، با "مامورقانون" به حق یا ناحق جدل می کند و سرانجامش به ضرب و شتم و شکستن بینی مامور منجر می شود. همه چی به قدر کفایت روشن است و توضیح بیشتری نمی خواهد.

این ماجرا را بداخلاقی می دانید یا عصبانیت؟ بنظرم روی این خبر متوقف نشوید. ابعاد این رویداد گسترده تر از کتک‌کاری ست.ماجرا تبدیل شدن یک "خودبرتربینی متفرعانه" در میان مسئولین کشورست.

مدتی است با سبک جدیدی از مدیریت در جمهوری اسلامی مواجهیم که برخلاف گذشته و به سبکی بدعت گونه، جنسش "تکبر سیاسی" و "تبختر اجتماعی" است.

گستره این جریان حاکم بر قدرت را تاریخی ببینید. با نحله ای مواجهیم که مولود "ساختار اختناقی" دهه هفتاد است. تکنوکرات های امروز، میراث دار دولتی هستند که کمترین مواجه اش با منتقدین، بازداشت و حبس و پرونده امنیتی بود. فرقی هم نمی کرد فرشاد مومنی باشد یا عزت الله سحابی یا عباس عبدی یا مهدی نصیری.

امروز با صاحبانی از قدرت مواجهیم که وامدار "دولت آژانی مسلک" دهه هفتاد هستند؛ همان ها که به گفته احمدتوکلی برای مواجهه با شورش مستضعفین و فقرای کوی طلاب مشهد و اسلامشهر و غیره، باتوم وارد کشور کردند.قهرا از آن "سازمان متفرعانه"، چند نسل بعد "مدیر متکبر" تربیت می شود.

امروز با مدیرانی مواجهیم که منتقدین را "بی خرد" و "بی دین" و "حسود" و "متوهم" و "بزدل" می دانند. وقتی با اعتراض ها مواجه می شوند، پشت چشم نازک می کنند که " بروید به جهنم". معترضین شان را افراد "فاسد" و "عقب مانده" و " مخلوقات ترسو" می دانند که "عصرحجری" اند و "هوچی باز" و "تازه انقلابی شده".
بنظر شما تاریخ باور می کند این ادبیات یک کارگزار ارشد حکومت اسلامی باشد؟

مردم فراموش نمی کنند که منتقدان هسته ای را "لبو فروش" خواندند و تولید ملی را با "آبگوشت بزباش"  و "قرمه سبزی" تحقیر کردند. منتقد که هیچ، فراماندار خودشان را در جمع و علن ناسزا گفتند و به خبرنگار فحش چارواداری دادند.

این "استحقار سیاسی" و "استخفاف اجتماعی" در حال تبدیل شدن به یک سبک جدید مدیریتی است که تقابلش با آزادی کمترین معصیت است؛ نگوئید دیکتاتوری. "تفرعن و تبختر سیاسی" یعنی "تحقیر ملی" که دهها برابر سخت تر از "خودرائی سیاسی" ست. همین تکبرسیاسی است که از درونش "پنهان کاری" ساخته می شود.

اما ریشه این نحله جدید مدیرتی چیست؟ "خوی کاخ نشینی" یا "بی نیازی از مردم" یا "پشت گرمی اقتصادی" یا "زور بازوی سیاسی" یا "قدرت پرتوان رانتی" یا چی؟

ردشویم. امیدواریم در دولت جدید نسبت به تحدید این طبقه جدید مدیریتی حساسیت لازم وجود داشته باشد.

 

ارسال نظرات

آخرین اخبار