در گفت و گو با هنرمند خیاط:

کدخبر: 1012

حسن کلاهدوز، خیاط کت 2200 تکه در گفت و گوی با قزوین خبر گفت: هنر اگر برای مردم باشد ماندگار می شود و خدا خود هنرمند را یاری می کند.

قزوین خبر گزارش می دهد:

 

وارد سرای سعدالسلطنه که می شویم، صنایع دستی قزوین خودنمایی می کند

از آثار برنج کاری شده گرفته تا تذهیب و قلم زنی و قالی بافی ...

کمی جلوتر روبروی کافه ی نگار السلطنه مغازه ی تکه دوزی های هنرمند قزوینی، حسن کلاهدوز را می بینیم؛ مغازه ای با حال و هوا و ساختار دکان های قدیم.

دو پیرمردی که همکاری شان به سال های دور در همین راستای خیابان امام خمینی برمی گردد با روی گشاده استقبالمان می کنند.

مردانی که هنر و شغل قدیم شان خیاطی است.

دور تا دور مغازه پر از تابلو ها و ماکت هایی است که هر کدام بیان کننده قصه و ارزش و روزگاری است.

حاجاقای کلاهدوز اینطور می گوید که "قبل از انقلاب به تصویرگری اماکن مذهبی و آثار تاریخی می پرداختم و پس از آن صحنه های روزهای انقلاب و پیروزی، جنگ و از خود گذشتگی های مردم این سرزمین موضوع اصلی تکه دوزی ها و تابلو ها قرار گرفت".

کت تکه دوزی شده ی پشت شیشه توجه مان را به خود جلب می کند، وقتی راجع به آن می پرسیم حاجاقا می گوید: " این کت 2200 تکه که اولین کارم محسوب می شود را به نیل آرمسترانگ، نخستین کسی که به کره ماه سفر کرد هدیه کردم، وی در نیایش خود بر کره ماه گفت که خدایا من شکوه و عظمت تو را در اینجا زیباتر دیدم که این حرکت او برای من بسیار دلنشین بود".

بعد از توضیح موضوع تابلوها گوشه ای از مغازه پای حرفهای این هنرمند باتجربه می نشینیم:

" تکه دوزی را از سال 46 با سوژه ها و موضوعات مختلف در کنار شغل اصلی ام، خیاطی شروع کردم، از همان سال های کودکی علاقه زیادی به نقاشی داشتم که تلفیق دو هنر خیاطی و نقاشی به صورت تکه دوزی در من جلوه گری کرد؛ 20 سال از اوقات فراغتم را صرف این هنری کردم که عاشقانه دوستش داشتم، یادم می آید که روزهای زیادی از ساعت 4 صبح تا غروب می رفتم مدارس تهران برای برگزاری نمایشگاه که اتفاقا با استقبال خوبی هم مواجه می شد چراکه هنر اگر برای مردم باشد بر دل می نشیند و ماندگار می شود و البته خداوند هنرمند مددجو را نیز یاری خواهد کرد؛ من هرگز در این سال ها ذره ای خسته نشدم.

افراد زیادی در این مدت برای آموزش و فراگیری این هنر اشتیاق نشان دادند اما خب تکه دوزی هم مانند سایر هنرها نیاز به علاقه و پشتکار برای تحمل سختی دارد.

روزهای دفاع مقدس را در کنار رزمنده ها به دوختن و تصویرگری رشادت های مردم می پرداختم، گاها هم نمایشگاهی در خود جبهه برگزار می کردم که فاو یکی از محل های برپایی نمایشگاه من بود که در پشت مدرسه ای رو پشت بامی آن را دایر کرده بودم، با هر خمپاره و گلوله ای نگران ویران شدن نمایشگاه بودم، ابایی از جان خود نداشتم اما تابلوها هرکدام بیانی از روزهای پر ارزش این سرزمین بود.

البته نمایشگاه های دیگری نیز در موزه آزادی تهران، موزه هنرهای معاصر و هم چنین در مشهد و خود قزوین نیز برپا کردم که هرساله در ماه محرم این آثار را در قزوین به نمایش می گذارم؛ تابلوهای بزرگ تنها برای نمایشگاه استفاده می شوند و تابلوهای کوچکتر به فروش می رسند.

این روزها کار ماکت سازی نیز انجام می دهم که هر کدام از آن ها خوشبختانه جرقه ای را در ذهن دانش آموزانی که نمایشگاهم را دیده اند ایجاد کرده و آن ها را سر شوق آورده است."

در پایان گفت و گویمان از ایشان می پرسم بیش ترین زمانی که برای ساخت تابلوی تکه دوزی شده به کار برده اید چقدر است ؟

"تابلوی 100 هزار تکه ای از غلامرضا تختی و هم چنین تابلوی 100 هزار تکه ای از مصلای تهران و تشییع پیکر مطهر امام (ره) از جمله پرکارترین تیکه دوزی های من به حساب می آید."

هنگام خداحافظی چشممان به کتابی لابه لای ماکت های روی میز می افتد با عنوان "شوق هنر"؛ مجموعه ای از شعرها ، خاطرات و دکلمه های آقای حسن کلاهدوز که به رسم یادگاری آن را هدیه مان می کنند.

 

این قلب که در سینه ی بی حیران است

غافل ز خدا گمشده اش ایمان است

آرامش این مرغ گرفتار قفس

با یاد خدا و خواندن قرآن است

 

"حسن کلاهدوز"

 

انتهای پیام/

 

 

 

 

ارسال نظرات

آخرین اخبار