کدخبر: 902

بیاوریم فصل بیداری، فصل تپش ثانیه ها در نزد انتظار و جوشش ایمان در رگ های عقیده است. فصل بیداری بهار شکوفایی خدامحوری،خودباوری و شیطان ستیزی است.

به گزارش سرویس فرهنگی قزوین خبر،

همه چیز از دعوت بعد از نماز جمعه  شروع شد. در دالان خروجی مسجد، فرشته ای زمینی بارویی گشاده در حال پخش تراکت تبلیغ مراسم روز یکشنبه با عنوان "فصل بیداری" بود.تا از محوطه ی مسجد خارج شوم مدام ذهنم درگیر این دو واژه شد.امیدوار بودم این لحظه شماری به سر برسد.

بالاخره زمان موعود فرا رسید، یکشنبه هفدهم خرداد؛ همایش فصل بیداری در سالن اجتماعات سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شد.این همایش بهانه ای بود برای اینکه بیاد بیاوریم فصل بیداری، فصل تپش ثانیهها در نزد انتظار و جوشش ایمان در رگ های عقیده است. فصل بیداری بهار شکوفایی خدامحوری،خودباوری و شیطان ستیزی است.

شیطانی افسونگر که با هزار رنگ و نیرنگ،آشکارا مغز جوانان و نوجوانان این سرزمین را می خورد و هر روز بر دامنه ی سیطره و نفوذ اهریمنی خویش می افزاید.دراین پایگاه نابرابر تنها سلاح ایمان و آگاهی است که بر لشکر مجهز اهریمن چیره میشود و مقدمات پیروزی نور بر ظلمت، حق بر باطل و بازگشت آن تک سوار عاشق را معین می سازد.

این همایش بهانه ای بود برای اینکه به یاد بیاوریم فرشته هایی زمینی بودند. رفتند تا بمانیم.آن ها قداست را با خون به خاک این مرز و بوم بخشیدند تا روزی من و تو طعم امنیت را بچشیم و آسوده باشیم .شهدا همیشه افتخار ما بوده اند و هستند.هرچند ما تا ابد اسیر "شهدا شرمنده ایم" می مانیم.

جلسه با تلاوت قرآن توسط یکی از قاریان نوجوان شهر، شروع  شد.بعد از خواندن سرود ملی و پخش کلیپ از بیانات مقام معظم رهبری پیرامون سبک زندگی، مدیر طرح فصل بیداری آماده صحبت شد.

خانم شهرستانی یکی از سخنرانان این مراسم بود، وی ضمن اشاره به اینکه در این رودخانه ی پرشتاب امروز،پویندگان؛ هرروز با چالش ،خطر و سوالی روبرو می شوند و شاید علامت سوال مهمترین علامت در زندگی پدر و مادر امروز باشد، افزود: در کنار همه پرسش هایی که در این کارزار نابرابررسانه ای وجود دارد، تیرهای نامرئی و نامحسوس ایمان،عقیده، خودباوری و ارزش های خانوادگی ما را هدف گرفته است، خانواده ای که کیان خود را در برابر فرهنگ بیگانه، در معرض خطر می بیند.

مدیر طرح فصل بیداری در ادامه اظهار داشت: در این نبرد خاموش و پنهانی، اولین قربانی خانواده ی ایرانی است.خانواده ای که تا دیروز میراث دارآداب و سنن و فرهنگ بالای اسلامی بوده است و بیگانه با اظهار دوستی و با شعار پیشرفت و روزآمدی هر روز بیشتر بر دامنه ی خود می افزاید و خانواده های بیشتری را قربانی می سازد.

جریان فصل بیداری که از بهمن 92 نخستین جرقه های آن زده شد، امروز با سه محور و رویکرد قصد طی مسیر را دارد.

مرحله اول-

اردوگاه شهدای علم وفناوری قزوین بود، که طی 6 روز، 6 گروه از دانش آموزان پسر پایه های ششم و هفتم به همراه مادرشاندر برنامه ای که در دو بخش جداگانه تهیه و تدارک دیده شده بود، حضور داشتند.

110

در اردوگاه بچه ها با هدایت مربیان و فرماندهان خود، آماده ی یک برنامه ی عملیاتی شبیه سازی شده جنگی و رزمی با هدف آزادسازی یک دانشمند فرضی هسته ای از اسارت دشمن می شدند.شرایط عملیات کاملا واقعی بود، از لباس ، اسلحه ، نفربر و عدوات نظامی گرفته تا فضایی آکنده از شور و هیجان نوجوانیتدارک دیده شده بود.

هدف از انجام بخش اول بهره گیری از حس هیجان طلبی و شور و نشاط و هدایت آن و بیدار کردن حس شجاعت و دشمن ستیزی و همکاری در جهت یک کار گروهی بود.حضور مادران در مراسم بدرقه ی فرزندانشان همراه بود با آگاه سازی و ایجاد دغدغه در آنان بعنوان رکن اصلی تربیت در نظام مقدس خانواده.

مرحله دوم-

این گردهمایی امروز که بجهت تثبیت نقش پدران در حفظ حریم خانواده و حضور اثربخش آنان و توضیحاتی پیرامون آینده ی طرح انجام شد.

مرحله ی سوم-

مرحله ای خواهد بود که ماحصل بررسی های ذقیق از شناخت آسیب های موجود در خانواده و علل و عوامل ایجاد آن و همچنین راهکارهای مقابله با آن در یک دوره ی 12 جلسه ای در 6 هفته با حضور اساتید توانمند حوزه و اعضای هیئت علمی دانشگاهها ، که ثبت نام در آخر مراسم صورت می گرفت.

حال که به انتهای مراسم نزدیک می شدیم و باید بحث به یک سرمنزل مقصود می رسید،شاهد حضور حاج آقای محمد حسینی کارشناس این طرح و مسادل خانواده بودیم.

حاج آقای محمد حسینی انگار آمده بود تا حرف دل همه ی بچه ها را بزند...آمده بود که برساند پیام فرزندان را به گوش دل والدین...دسته بندی ای  که برای خانواده ها در جامعه ی امروزی کرد دقیقا همان چیزی بود که خانواده ها به آن معترف بودند و با سر یا حتی کلام آن را تایید می کردند.خانواده های تحصیل محور در جمع ، تازه متوجه شده بودند که از امر تربیت جامانده اند و فقط به بعد علمی پرداخته اند و خانواده های تربیت محور که به گمانم شاید به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسید، آماده بودند تا خود را مجهز کنند در این کارزار نابرابر..

این جمله ی حاج آقای محمد حسینی مثل یک تلنگر جدی برای امثال من که هنوز طعم مادر بودن را نچشیده ایم تلنگر و نهیبی بود که به خودمان بیاییم  "اگر چه دلم نمی خواهد رعب و وحشت برای شما ایجاد کنم اما کتمان حقیقت زیانش بیشتر است" داشتم فکر می کردم به مولفه های موجود در خانواده ی امروز و مقایسه ی آن با دوران گذشته، بخودم که آمدم دیدم حاج آقا شروع به شمردن یکی یکی آفت های موجود در خانواده، هرچند وقت کم بود، اما حرف دل همه را در پنج جمله خلاصه کرد:

آفت اول: زن در خانه نقش خود را بخوبی ایفا نمی کند.

آفت دوم: خانواده های امروزی گفتگو کردن با یکدیگر را بلد نیستند.

آفت سوم: کلام ها با ویترین جهره های اعضای خانواده یکی نیست.

آفت چهارم: خانواده تنها وظیفه ی رسیدگی به ویتامین غذایی اعضا ا برعهده ندارد.

آفت پنجم:خانواده ی امروزی در معرض جنگ شبانه روزی است.

هرچند هر کدام نیاز به یک جلسه بحث و گفتگو داشت، اما با هر آفت مصداق آن جلوی چشم همه تبیین می شد و باید به او گفت دست مریزاد که جانا سخن از زبان ما می گویی...

با نزدیک شدن به اذان مغرب جلسه با ختم صلوات ، تمام شد و خانواده های دغدغه مند در جلسه که شاید با نسبت و تناسب به حاضرین جور در نمی آمد، در میز تعبیه شده در خروجی سازمان تبلیغات اسلامی، آماده ی ثبت نام برای مقابله با این کارزار دشمن می شدند .

و من در حال خروج از سالن و پایین آمدن از پله های سازمان تبلیغات، به این فکر می کنم کاش امثال شهرستانی ها و محمد حسینی ها در این شهر زیاد بود..کاش فصل بیداری هم برای دختران برگزار می شد ..     

انتهای پیام/

ارسال نظرات

آخرین اخبار