زهرا جارچی

کدخبر: 407

در گوشه ای از این کتاب می خوانیم :«خواب دیدم، خواب پریشان دیدم. دیدم که طوفان به پا شده است، طوفانی که دنیا را تیره و تار کرده است. طوفانی که مرا و همه چیز را به این سو و آن سو پرت می‌کند، طوفانی که چشم به بنیان هستی دارد. ناگهان در آن وانفسا چشم من به درختی کهنسال افتاد و دلم به سویش پرکشید...»

سرویس فرهنگی قزوین خبر : 

معرفی کتاب :

"آفتاب در حجاب" نام کتابی است از نویسنده بزرگ کشورمان "سید مهدی شجاعی" که در بیان مصیبتهای حضرت زینب (س)در جریان عاشورا و پس از آن می باشد. شجاعی در این کتاب به زیبایی تمام حوادث کربلا را روایت کرده است. کتاب در 18 فصل یا به تعبیر نویسنده در 18 پرتو نگاشته شده است .

داستان از کابوس حضرت زینب در کودکی آغاز می‌شود: چشم‌های اشک‌آلودت را به پیامبر دوختی، لب برچیدی و گفتی:«خواب دیدم، خواب پریشان دیدم. دیدم که طوفان به پا شده است،طوفانی که دنیا را تیره و تار کرده است. طوفانی که مرا و همه چیز را به این سو و آن سو پرت می‌کند، طوفانی که چشم به بنیان هستی دارد. ناگهان در آن وانفسا چشم من به درختی کهنسال افتاد و دلم به سویش پرکشید...»

آفتاب در حجاب روایتی است از زندگی حضرت زینب. از کودکی تا عاشورا، اسارت و وفات. در این کتاب نویسنده به همه زوایای پنهان و آشکار زندگی و رفتار و درونیات حضرت زینب پرداخته شده است.

نویسنده با مخاطب قرار دادن آن حضرت زینب (س)، همچون روایت گری که گویا لحظه به لحظه با آن حضرت همراه بوده و انگار تمامی حرفهای دل آن حضرت راه به زبان قلم در آورده است.سبک نوشتاری نویسنده به گونه ای است که انگار تو مخاطب حضرت زینب (س) هستی انگار از بیرون شاهد تمام وقایعی که بر سر این بانوی بزرگ آمده را از نزدیک احساس می کنی.

" اکنون عزای یک قبیله بر دوش من است . مصیبت تمام این سال ها بر من سنگینی می کند ."

"سپید شدن مویت را در زیر مقتعه ات احساس می کنی و خراشیدن قلبت را و تفیدن جگرت را."

" و تو با خودت فکر می کنی آیا روزی سخت از امروز در عالم هست ؟...

نقد کتاب

عنوان: آفتاب در حجاب

نویسنده: سیدمهدی شجاعی                                                       

ناشر: کتاب نیستان

تعداد صفحات :237 ص.

شابک: 4-334-337-964-978

آفتاب در حجاب عنوان زیبایی است که سید مهدی شجاعی برای کتاب خود که شرحی داستان‌وار و جانسوز از حیات زینب کبری است، برگزیده است. کتاب از 18 قسمت تشکیل شده و هر قسمت با توجه به گفته نویسنده "پرتو" نام گرفته است.

نویسنده در این نوشتار، تبحر خود در داستانویسی را با چاشنی وقایع تاریخی و مستند در آمیخته تا نتیجه آن، واگویه‌ای زیبا و روان از رنجها و مصیبتهای زینب کبری باشد.این کتاب صرفاً به وقایعی از زندگی این بانوی بزرگ می‌پردازد که در ارتباط با امام حسین علیه السلام و واقعه‌ی کربلا و تمامی کسانی در کربلا بودند، می باشد.

متن بی نظیر و توصیفات عاشقانه، عارفانه ،غم انگیز و دل نشین با بهره گیری از روایات و مقتل ها، از زوایای مختلف زندگانی عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری، از ویژگیهای منحصر به فرد این اثر می باشد. متن کتاب علاوه بر اینکه احساسات خواننده را برمی انگیزد او را وادار به تفکر نیز میکند.

شاید بتوان این اثر را یک بیوگرافی نگاری نامید اما نه یک بیوگرافی ساده بلکه بیوگرافی که تو را از همان ابتدا با عقیله بنی هاشم از تولد گرفته تا وقایعی که در زمان کودکی حضرت اتفاق می افتد و بعد از آن واقعه کربلا همراه می سازد و گویی در لحظه لحظه زندگی حضرت زینب حضور داری و تمامی حوادث را حس میکنی .

همپای حضرت زینب اشک میریزی و با او همدردی می کنی. داستان از این کابوس که گواه رحلت پیامبر است و شهادت مادر و پدر و... آغاز می‌شود و در انتهای کتاب باز به همین خواب پریشان می‌رسیم: «تعبیر شد خواب کودکی‌های من پیامبر! و من اکنون با یک دنیا مصیبت و غربت تنها مانده‌ام...» و این خود از دیگر ظرافتهای این داستان می باشد که نشان دهنده تبحر نویسنده در داستان پردازی می باشد.

ارسال نظرات

آخرین اخبار