«فرهیختگان» امروز تا رسیدن به آنچه میخواستیم فاصله دارد اما با کمک بدنه فرهیخته دانشگاهی و بهطور مشخص دانشگاه آزاد اسلامی، میتوان این مهم را عملی کرد که یک رسانه مکتوب قابلیت تبدیل به مرجع مهم در بروز و ظهور اندیشهها و خواستهای دانشگاهی را دارد.
انتصــاب دکتــر علیاکبــر ولایتــی بـه عنـوان رئیــس هیـــات موســس و هیاتامنای دانشگاه آزاد اسلامی توسط مقام معظم رهبری، تغییرات چشمگیری در ســاختــــــار و چشمانداز بزرگترین دانشگاه خاورمیانه ایجاد کرد که به گواه بسیاری از صاحبنظران، رشد علمی در این دانشگاه و مولد شدن آن را توسعه و سرعت قابلتوجهی بخشیده است. روزنامه «فرهیختگان» بهعنوان یکی از مجموعه رسانههای دانشگاه آزاد اسلامی نیز تلاش کرد تحولی از جنس تحولات دانشگاه را ایجاد کند. سیاستگذاری نو در روزنامه را اگر بخواهیم به اختصار تعریف کنیم، تبدیل روزنامه دانشگاه به یک رسانه جدی و پویا بود که جز با اعتماد مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی به جوانان انقلابی قابلانجام نبود؛ ادعایی که کارنامه هفتماهه تیم جدید در برابر همگان قرار داده است و خوانندگان باید در تایید یا رد آن اظهارنظر کنند.
اما چه خواستیم و به چه رسیدیم؟
مدیریت جدید روزنامه اولین اولویت خود را بر پایه حفظ و جذب نیروهای پویا و باانگیزه قرار داد. آنجا که انگیزه برای تغییر باشد، میتوان زیرساختها را تغییر داد. قرار شد «فرهیختگان» تریبون یکسویه نباشد و بدنه علمی کشور بتواند دغدغههای خود را از «فرهیختگان» به گوش مسئولان برساند. استفاده از بیش از ۰۵۱ چهره دانشگاهی در حوزههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و بهخصوص علمی ماحصل این خواسته تیم جدید بود. ایجاد اطمینان دوسویه برکت دیگری نیز داشت و این خواست و لطف بیاندازه دیگر شخصیتهای علمی و آکادمیک برای نگارش نظر و ایده در روزنامه بود که روزبهروز نیز بیشتر میشود.
پیوست مطالب از نگاه نخبگان و راهحلهای علمی برای موضوعات روز، حلقه مفقوده این روزهای رسانههای کشور بود. جناحبندیهای سیاسی در رسانههای مجازی و مکتوب باعث شده بود حل مشکلات عموما دغدغه این رسانهها نباشد. باید حس میکردند آیا نقد یا حمایت از یک سیاستگذاری یا واقعه، میتواند کمکی در جهت نیل به اهداف سیاسی آنها داشته باشد یا خیر؟ «فرهیختگان» خواست این نگاه سیاسی شکسته شود و نخبگان راهحلهایی در راستای حفظ منافع مردم ارائه دهند.
ایجاد این نگاه جدید باعث شد روزنامه «فرهیختگان» حرفی متفاوت در دکهها داشته باشد. جریانسازی پیرامون وقایع مختلف باعث شد در نمونههای قابلتوجهی روزنامه بتواند علاوهبر نقش اطلاعرسانی، وظیفه خطیر اصلاحگری را نیز سرلوحه کار خود قرار دهد که خود و خوانندگان روزنامه البته واقفیم که هنوز با نقطه آرمانی فاصله داریم و در تلاشیم به آن نقطه اصلی نزدیک شویم.
روزنامه دانشگاه آزاد اسلامی البته در کنار نمایانسازی نقاط مورد چالش و دغدغههای صنفی دانشجویان برای دستاندرکاران اجرایی، سیاستهای کلی دانشگاه را نیز برای مخاطبان بیرونی تبیین کرد. کارهای بزرگ علمی، ایدههای جدید آموزشی و چشماندازهای دانشگاه آزاد اسلامی هم نیاز به معرفی صحیح داشت و دارد و روزنامه «فرهیختگان» بالاتر از مسئولیت سازمانی خود و بنا به تعهد اعتقادی خود، این دستاوردهای مثبت را به شکل غیرکلیشهای و محسوس برای خوانندگان به قلم تحریر درآورد. چهبسا اگر این جوانان انقلابی مدیریت رسانه دیگری را نیز داشتند، همین جنس حمایتها را بنا بر باور خود از دستاوردهای دانشگاهی در دانشگاه آزاد اسلامی و دیگر مراکز علمی میکردند، البته با حفظ نقطهنظرهای خود.
درست است که موارد دانشگاهی بخش مهمی از مطالب روزنامه «فرهیختگان» را به خود اختصاص داد، اما بخشهای موثر و مهم دیگری نیز با توجه به مخاطبی که سعی کردیم با آنها حرف بزنیم، دیده شد.
مخاطب جوانی که بیشتر در قشر متوسط جامعه زندگی میکند، توقع تولید محتوا در سبد نیاز خود داشت؛ نیازی که در جاهایی باید از مسئولان مطالبه میشد، در گذرگاههایی باید برای جوانان تبیین میشد و در گردنههای مهمی باید بصیرتافزایی میشد. این تولید محتوا باعث شد راه میانبری برای جذب مخاطب دانشگاهی و قشر جوان ایجاد شود.
جدا از بدنه عمومی دانشگاه، برای دانشجوهای خاص و فعالان تشکلهای دانشجویی نیز خواستیم منبع قابل اعتمادی در حوزه اندیشه و جریانشناسی دانشجویی باشیم. کتاب قطور تاریخ بهخصوص در ۰۴ سال گذشته پر است از قرائتهای ناصحیح و مملو از درشتگویی یا خلافگویی که بسیاری از افراد سعی دارند با تمسک به آن به صورت انقلاب اسلامی خنج بیندازند. خواستیم تاریخ واقعی را در گفتوگو با اندیشمندان و شاهدان عینی و با ادبیات جدید به مخاطبان جوان و جویای حقیقت عرضه کنیم.
موارد بالا قابل پیگیری در صفحه اول بهعنوان پیشانی روزنامه هستند. همشکل شدن با جوانان با نقطه مشترک نوآوری و جذابیت صحیح و موجه بصری روزنامه را به آنچه میخواستیم نزدیک کرد. جاگذاری وقایع مهم برای قشر دانشگاهی بهخصوص دانشگاه آزاد اسلامی از اولویتهای ما در صفحه یک بود. آنچه خواستیم این بود نمای کلی صفحه یک، بدون تلخگزینی از یکسو و خوشاندیشی غیرواقعی از سوی دیگر، سرتیترهای مورد نیاز قشر متوسط را پوشش دهد.
«فرهیختگان» امروز تا رسیدن به آنچه میخواستیم فاصله دارد اما با کمک بدنه فرهیخته دانشگاهی و بهطور مشخص دانشگاه آزاد اسلامی، میتوان این مهم را عملی کرد که یک رسانه مکتوب قابلیت تبدیل به مرجع مهم در بروز و ظهور اندیشهها و خواستهای دانشگاهی را دارد.
نیاز امروز به نقد منصفانه در جهت حل مشکلات کشور و ارائه راهحلها از طرف متخصصان علمی و همچنین تلاش برای رسیدن به منبعی قابل اعتماد و بدون غرضورزی برای قشر دانشجو، «فرهیختگان» را به مثال خوبی تبدیل کرد؛ اینکه میشود کار را به جوانان انقلابی سپرد. میوه این اعتماد، پربار و شیرین است.
* ویژه نامه فرهیختگان
ارسال نظرات