دیگر نه شوخی با مستراح! در فیلم «ردکارپت» جوابگوی گسست های بسیار فیلم عطاران خواهد بود و نه شوخی های جنسی در فیلم «خوابم می ‌آد» این نویسنده و کارگردان، چرا که سینما نیاز به بسترسازی به معنای طرح ریزی عناصر درام در قالب نگاهی بسط یافته در دل روایت دارد

سرویس هنری قزوین خبر؛

مرتضی اسماعیل دوست: اولین انتظار از فیلمی که عنوان «دراکولا» را در پیشانی دارد و می خواهد نگره ای طنازانه به این موجود هراس انگیزِ خلق شده توسط برام استوکر داشته باشد، این است که بتواند نمایانگر گوشه هایی از وقایعی مرتبط با وحشت یا کمدی باشد، اما جدیدترین ساخته رضا عطاران هیچ اشاره ای به نگاهی وهمناک نداشته و حتی یک لحظه هم نمی توان به وقایع پیش پاافتاده فیلم «دراکولا» ی عطاران خندید و حتی توسل عطاران به شیوه سخیف مسائل جنسی و بازی با عناصری چون کندن شلوار! و مواردی از این دست هم دیگر حسابشان پُر شده و قابل خنداندن مخاطب نیست، از این رو شکست قابل محسوس فیلم جدید عطاران می تواند زنگ خطری مهم برای آینده کاری پولسازترین بازیگر حال حاضر ایران باشد که دیگر دستش خالی تر از گذشته در مواجهه با مخاطب عام بوده و باید فکر چاره ای کند.

به دنبال یک فیلمنامه  

مهم ترین هسته یک اثر را فیلمنامه آن تشکیل می دهد و حتی انتخاب سوژه ای بدیع و ایده ای جالب هم ضامن موفقیت یک اثر سینمایی نیست و تجربه نشان داده که بسیاری از ایده های نو و جسورانه به دلیل عدم برخورداری از وجود فیلمنامه ای قابل به راحتی هدر رفتند، از این رو شاید تجربه فیلم «دراکولا»، رضا عطاران را کمی از خواب غفلت بیدار کند تا او به دنبال یک فیلمنامه نویس حرفه ای برای کارگردانی ساخته های بعدی اش باشد، چرا که فیلم هایی مانند «خوابم می‌آد» و «ردکارپت» نشان داده که عطاران بدون تسلط در زمینه فیلمنگاری و یا به دلیل عدم تمرکز و توجه به این مقوله مهم سینما از به کارگیری بدیهی ترین عناصر فیلمنامه نویسی مانند درام پردازی و توجه به مقوله روایتگری غافل مانده و تنها متکی به توانایی های بداهه گری در بازی خود بوده است و با توجه به اقبال ساخته های پیشینی که داشته به طور کلی طراحی فیلمنامه برای پیشبرد روایت در «دراکولا» را نادیده گرفته است.

از این رو با توجه به همین نگره اگر چه احتمال فروش «دراکولا» وجود دارد اما مواجهه ای همراه با شکست نزد مخاطب در فیلمی فاقد بار کمدی و فاقد هر گونه خلاقیت در قصه گویی باعث ایجاد خلل در کارنامه کاری عطاران در آینده خواهد شد. عطاران با توجه به بازخوردهای رخ داده خود پیشقدم این شکست شده و در گفته ای کوتاه عنوان داشت: « این فیلم دیگر مانند کارهای گذشته ام نمی ‌فروشد. مردم فکر می ‌کنند با یک کمدی طرف هستند و قرار است مدام با تکه‌ های خنده‌دار روبه ‌رو شوند، اما با ورود به سینما و دیدن فیلم پشیمان می‌شوند! این فیلم با بقیه فرق دارد و زیاد خنده دار نیست.»

دراکولای ناقص الخلقه عطاران!

«دراک» در زبان یونانی معنای شیطان می دهد و هنگامی که در سال 1897 برام استوکر، رمان قابل توجه «دراکولا» را نوشت، شاید کمتر تصور می کرد که این موجود خلق شده توسط او سال ها به عنوان هسته اصلی قصه پردازی در داستان ها و در میان آثار سینمایی باشد، اما قصه گوتیگی استوکر که وام گرفته از شخصیت ولاد سوم؛ پرنس منفور رومانی در قرن پانزدهم بوده است، سال ها تبدیل به گونه ای در زیرمجموعه ژانر وحشت شده است و از فیلم سیاه و سفید و صامت «نوسفراتو» ساخته فریدریش ویلهلم مورنائو در سال 1922 تا فیلم ناگفته از دراکولا (Dracula Untold 2014) در سال 2014 فیلم هایی با محوریت دراکولاهای خون آشام ساخته شد و اصولا در سینمای هالیوود دسته ای با عنوان آثار Vampire شناخته می شوند. اما رضا عطاران با ساخت یک موجود ناقص الخلقه که تنها در اندام شمایلی هیولایی داشته و نشانی دورمانده از هرگونه رفتارهای این موجود شناخته شده در ادبیات و سینما دارد، از عناصر خلاقانه ای که در پرداخت شخصیت های دراکولایی می تواند رخ دهد، خود را دور می سازد.

در واقع عطاران به دنبال دراکولایی رام شده و یا به تعبیر سازنده فیلم، خون آشام ترک اعتیاد یافته ای است که دلی تنگ دارد و تنها به دلیل برقراری ارتباط با یک موجود -هر چند بنگی!-  با نام جواد(رضا عطاران)، اقدام به ربایش او می نماید! حالا در کنار هم قرار دهید دلیل وجود کاراکتر دراکولا را با مردان معتاد و وجود انواع دیالوگ ها و صحنه های خماری به روش مجموعه تلویزیونی «بزنگاه» عطاران تا بیابید وجوه ارتباطی «دراکولا»ی عطاران را با چنین کاراکتر شناخته شده ای...

اثری رها شده در قالب سینمای مافنگی!

سینمایی بیمار و بی بهره از عناصر روایی در فیلمنامه و چینش عناصر روایی که دائم درجا می زند و متوسل به شوخی هایی جلف و تکراری می شود. موقعیت هایی پیش پاافتاده و سطحی در فیلم «دراکولا» به وفور یافت می شود، مانند یکی از سکانس های ابتدایی فیلم که کاراکتر جواد در برابر این جمله تکراری و سخیفِ آثار عطاران قرار می گیرد که «شلوارت را در بیاور»! و یا وجود انواع سکانس های آموزشی در فیلم در تبلیغ استعمال انواع دخانیات! اما با همه این دست و پا زدن های نویسنده و کارگردان در دریای خشک خلاقیت، هنگامی که در سالن سینما قرار می گیرید با کمترین نشانه های خنده توسط مخاطبان مواجه می شوید و این یک عقبگرد کامل حتی در میان آثار پیش پا افتاده عطاران محسوب می شود.

دیگر نه شوخی با مستراح! در فیلم «ردکارپت» جوابگوی گسست های بسیار فیلم عطاران خواهد بود و نه شوخی های جنسی در فیلم «خوابم می ‌آد» این نویسنده و کارگردان، چرا که سینما نیاز به بسترسازی به معنای طرح ریزی عناصر درام در قالب نگاهی بسط یافته در دل روایت دارد که عطاران در فیلم «دراکولا» کمترین ارتباطی با آن ها ندارد. از این جهت تصور بسنده بودن حضور بازیگری فیلمساز چون عطاران نزد کارگردان و سرمایه گذار فیلم در بن بست شکل یافته ی «دراکولا» مورد خدشه قرار گرفته و زنگ خطری مهم را برای آینده کاری عطارانِ خالی از خلاقیت به صدا در می آورد!

انتهای پیام/سراج24

ارسال نظرات

آخرین اخبار