غائله تاکستان و سوالاتی بی پاسخ

سرویس سیاسی قزوین خبر؛ چند روز از پایان آشوب های خیابانی می گذرد اما هنوز سوالات زیادی درباره علل به انحراف کشیده شدن مطالبات به حق مردم بدون جواب مانده است. شاید در ابتدای این مسیر هیچ کدام از مالباختگان صندوق های مالی و اعتباری یا هیچ کدام از کارگران بی کار شده و هیچ کدام از معترضین به گرانی نمی دانستند در ادامه ی حرکت آنها، چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. اما روند ادامه اعتراضات اقتصادی مردم به مسئولان اجرایی با ورود چهره های جدید، شکل متفاوتی به خود گرفت؛ چهره هایی که بعضاً نه درد معیشت داشته اند و نه مشکل اقتصادی!

علاوه بر پیش فرض فوق جملاتی از برخی افراد سیاسی مکمل این نگاه است؛ مثلاً در مقابل اعتراض مردم به گرانی ارزاق روزانه خود، یک مسئول کاردان می تواند با یک مصاحبه خبری تلاش برای حل مشکلات معیشتی را وعده بدهد؛ یا مثلاً علل این گرانی و مشکلات اقتصادی را برای مردم تشریح کند؛ یا حتی وجود گرانی و مشکلات معیشتی برای مردم را تکذیب کند! اما چرا یک مسئول ارشد اجرایی باید در مقابل اعتراض به ناکارآمدی دستگاه اجرایی کشور بگوید: «دود این اعتراضات به چشم خودتان خواهد رفت!» این «خودتان» هم دقیقاً یعنی چه کسی؟! آیا منظور مردم معترض به ناکارآمدی اقتصادی مسئولان اند؟

گزارش پیش رو بخشی از روایت آیت الله علی اسلامی، نماینده مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه تاکستان از غائله اخیر در این شهر است؛ روایتی خواندنی که سوالات زیادی درباره ی بانیان و عاملان هتاکی به اعتقادات دینی را پاسخ خواهد داد:

"نهم دی در شمال تاکستان و در یک منطقه مستحدثی(تازه ساخت) هست به نام میدان فردوسی؛ آنجا اعلام تجمع می شود از ضد انقلاب، از اراذل و از این عناصر آشوب؛ در روز 9 دی که شنبه بود، نمی گیرد این کار، تجمعی حاصل نمی شود.

شب دوم که روز یکشنبه باشد اعلان تجمع می شود، درست عکس شب قبل؛ یعنی اولی در میدان فردوسی در شمال تاکستان و دومی در جنوب تاکستان در چهارراه بانک ملی که اینجا شروع جریان است. اگر به جغرافیای شهر احاطه دارید، در جریان هستید که [خیابان از]چهارراه بانک ملی می رود به سمت شهر قزوین که میدان ورودی اش دادگاه است و دادگستری. اکثریت قاطع بانک ها و ادارات در این مسیر هستند و اصلاً چند اداره در کنار هم قرار دارند؛ بانک های گسترده داریم، حتی سر همین خیابان شهید مطهری[خیابانی که دفتر امام جمعه در آن واقع است]، بانکی هست که تمام قد شیشه است. شروع تجمع از جایی است که بانک ملی به عنوان یک نماد معروف بانک ها و جریان اقتصاد در این شهر است. شیشه دارد، پنجره دارد، درب دارد؛ اما می آیند و حرکت می کنند و می روند از جنوب به شمال و از سر همین کوچه ما، کوچه دفتر امام جمعه هم رد می شوند و کاری به دفتر امام جمعه ندارند.

می روند تا به فرمانداری می رسند؛ شاید حدود800-900 متر از این جا تا فرمانداری راه می روند، حدود 1 کیلومتر و آنجا به زبان می آورند که برگردید به طرف دفتر امام جمعه! [در حالیکه دفتر امام جمعه را پشت سر گذاشته بودند]از جلوی دفتر عبور کردند و کاری به دفتر امام جمعه نداشتند. از جلوی فرمانداری ندا می آید[از داخل جمع دستور می گیرند] که برگردید و همه برمی گردند! وقتی برمی گردند هم نمی روند سمت حوزه علمیه؛ مسیر حوزه در وسط این راه بین فرمانداری و دفتر امام جمعه است!

[برمی گردند]می آیند دفتر امام جمعه. وقتی این جا را تخریب می کنند و از شواهد و فیلم های دوربین ها هم معلوم است که از ترس و وحشت اینکه مبادا نیروی ویژه برسد اینجا را رها می کنند وگرنه باک موتوری را جدا می کنند برای آتش زدن اندرون، وقتی که[کسی می گوید] نیروی ویژه دارد می رسد، فرار می کنند.

به طور کلی همه ی شیشه های اینجا را از این اتاق[اتاق ملاقات های دفتر] تا کفشداری جلو در، همه را می شکنند. نه یک سنگی که یک شیشه ای ترک بردارد؛ آنقدر حقد و کینه بوده که تمام شیشه ها را هم ریز ریز می کنند.

همه ی اینها که می بینید به برکت آشوبگران نو شده[به پرده، نرده ها، فرش و دیوارهای اتاق اشاره می کنند] همان شب اصرار کردند که زود باید این تخریب ها را به شکل اول تبدیل کنیم... بنده همان شب هم با وجود اصرار دوستان در همین مخروبه خوابیدم!

بعد از آن، از اینجا اگر بخواهید تا از دم دفتر من تا حوزه به صورت عادی با تاکسی بروید باید 2 کورس تاکسی عوض کنید. نسبتاً راه دوری هست[برای پیاده روی هم زمان زیادی می شود بعضی می گویند نیم ساعت و بعضی هم بیشتر]

به حوزه که می رسند، آتش می زنند، تخریب می کنند، ارعاب و وحشت ایجاد می کنند و اسناد 40 سال پیش از زمان مرحوم آیت الله شالی را به آتش می کشند و به طور کلی دفتری که مشتمل بر بایگانی های قدیم حوزه و نرم افزارهای جدید بوده را تماماً آتش می زنند. بعد به طبقات می روند، طوی طبقات فاجعه می آفرینند؛ حجره های طلبه ها را دیده اید؛ یا تاقچه است یا یک قفسه ی کوچک دارد که 40-50 تا کتاب دارند که کتاب درسی و اخلاقی و اصول عقاید و اصول کافی و نهج البلاغه و قرآن کریم[معمولاً] هست؛ با تمام اینها در جنگند؛ نه اینکه قرآن را جدا کنند و بسوزانند؛ همه را می سوزانند، قرآن هم جزء آنهاست. نهج البلاغه هم جزء آنهاست.

دیگه لباس طلبه ها را مسخره کردند[کسی که در حال فرار به باکو بوده و الان دستگیر شده] این[فرد] چوبی یا آهنی را لا به لای عمامه قرار می دهد و پنجره مشرف به خیابان را می شکند و می آورد بیرون که 4 موتور را آتش زده اند، این بدبخت عمامه را روی آتش می اندازد و می گوید«همه هورا بکشید»"

بعد از توضیح حمله به حوزه علمیه، آیت الله اسلامی نحوه غارت حوزه و دروغ ضدانقلاب مبنی بر کشف 45 تن برنج(!) درحوزه تاکستان را پاسخ دادند. اینکه آشپز حوزه کیست و همه ی مواد غذایی را خود او تهیه می کند و چیزی انبار نمی شود به جز مقداری که مردم به طلاب هدیه می دهند، که آنهم مقدار زیادی نیست اما چند وقت قبل با اعتراض چند تن از طلاب نسبت به برنج نامرغوب حوزه، حدود 2 تن برنج با کیفیت متوسط برای مصرف روزانه حدود 200 طلبه خریداری می شود که از آن در روز حادثه فقط بیش از 15 کیسه 10 کیلویی بر روی یک تخته باقی نمانده بود.

در جریان حمله ی اغتشاشگران به حوزه و پس از هتاکی به ساحت قرآن و دیگر کتب مذهبی، آتش زدن وسایل اندک طلاب، همه ی چیزهای با ارزش توسط آشوبطلبان به غارت می رود؛ آیت الله اسلامی پس از توضیح مفصل شرح آن اموال اینگونه ادامه داد:

"برنج را غارت می کنند، وسایل را به غارت می برند، بعضی تلفن های همراه و موبایل های طلاب را به غارت بردند؛ 5-6 ماشین را آتش می زنند و چند موتور. در حوزه دیگر چیزی نبوده تا آتش بزنند یا غارت کنند!

آیا تاکستانی بودند یا غیر تاکستانی؟ آنچه که واقعیت دارد این است که هم از شهر تاکستان بودند و هم از اطراف و هم از شهرهای دیگر و استان های همجوار. از بعضی جاهای دور هم بوده اند؛ از شیراز هم اینجا نیرو بوده! مطلب دوم اینکه آیا اینها به گرسنگی و تورم و بیکاری اعتراض داشتند؟ به شما عرض می کنم توی اینها سرمایه دار درجه یک تاکستان هست! جزء سرمایه داران میلیاردی هست! گرسنه و مفلوک هم هست! توی تحلیل هایتان ننویسید یک عده گرسنه آمدند بیرون؛ گرسنه آمده، ضدانقلاب، ضد دین هم آمده؛ قرآن می افتد توی دست و پا، یک خانمی می گوید چرا قرآن را انداختید؟ به او می گویند هرچه می کشیم از این قرآن است! و کلمات زشتی که آدم خجالت می کشد حتی بیان بکند!

پریروز کسی وارد دفتر شد و درب را بست و با گریه گفت من بدبختم! من چیزهایی کنار خیابان پهن می کنم که آنهم شهرداری نوعاً نمی گذارد. اسم برد حضرت آقا را و گفت فلان کس و فلان کس و ... در این آشوب فحش داده ام. حتی گفت به تو[آیت الله اسلامی] هم فحش داده ام. [مرد مراجه کننده می گوید]رفتم خانه، مادرم میگوید "تو را بزرگ کرده ام که بروی قرآن آتش بزنی؟!" وجدانم ناراحت است؛ آمده ام اگر هر جرمی دارد[هر تنبیهی] بچشم. واقعاً مرا منقلب کرد و من هم به او امید دادم. ما چنین آدمی داشتیم، پولداری که از بعد انقلاب میلیاردر شده هم داشته ایم.

نکته دیگری که باید بگویم این است که دستور را نسبت به مراکز مذهبی وارد می کنند و صادر می کنند؛ دفتر امام جمعه، حوزه علمیه و سازمان تبلیغات[و از فرمانداری برمیگردند] "

بعد از شرح ماوقع، آیت الله اسلامی به گزارش یکی از مسئولین اشاره کردند مبنی بر اینکه "آن مسئول می گوید، ما غافلگیر شدیم!" در حالی که حدود 3 ساعت بدون هیچ گونه مشکل و مسئله ای آشوبطلبان آزادانه مشغول تخریب بوده اند! قضاوت درباره این اظهارات یکی از مسئولان به عهده شما !؟

علاوه بر موارد فوق طبق ادعای شاهدان عینی و البته فیلم های موجود، برخی اغتشاشگران مست هم بوده اند! بالاخره اسم این شهر تاکستان است؛ یعنی اصلی ترین درآمد مردم از فروش انگور و محصولات وابسته به آن است و البته با احترام به مردم عزیز، مسلمان و ولایی تاکستان، مشروب هم در اختیار اراذل و اوباش هست!

حالا چند سوال بی جواب را با هم مرور کنیم؛

• علت عبور بدون حاشیه از کنار دفتر امام جمعه و بعد برگشت به آن و تلاش برای تخریب اش چه بوده است؟
• اگر هدف اعتراض فرمانداری بوده، چرا حاضرین بعد از رسیدن به فرمانداری بدون هیچ حرکتی برمی گردند؟
• مردی که در فرمانداری با داد و فریاد حاضرین را برمیگرداند چه کسی بوده است؟ از کدام گروه و جناح سیاسی است؟ آیا مشکلات معیشتی باعث حضورش در تجمع بوده است؟!
• به عنوان نمونه ای از اغتشاشگران، صاحب یک شیرینی فروشی بزرگ در تاکستان که دستگیر شده است، آیا مشکل معیشتی داشته است؟!
• برقراری نظم و امنیت شهر به عهده کدام نهادهاست؟
• مسئول شورای تأمین تاکستان کیست؟ اعضاء آن شورا هنگام واقعه چه می کرده اند؟
• علت عدم حضور به موقع نیروی انتظامی در منطقه چه بوده است؟ چرا چند ساعت و بدون هیچ عکس العملی، دوره گردی اغتشاشگران ادامه می یابد؟!
• دستگیرشدگان که جرم همه آنها هتک حرمت قرآن کریم، تخریب اموال عمومی و خصوصی و دیگر خباثت های نابخشودنی است، وابسته به کدام جریان سیاسی هستند؟!
• چرا اعضای ارشد ستاد انتخاباتی یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری هم از دستگیرشدگان اغتشاشات اخیر در قزوین هستند؟
• و...

سوالات زیادی بی پاسخ مانده است، اما چیزی که مشخص است لزوم برخورد جدی و عبرت آموز با بانیان فتنه است؛ موضوعی که اگر در سالهای پیشین و در فتنه های قبل اتفاق می افتاد، امروز شاهد تکرارش نبودیم! 

انتهای پیام/