اصلاح طلبان از کجا و چگونه به پیکر ملت ضربه زدند؟

کدخبر: 2677

حربه به ثمر نشاندن تحریم ها، هدیه ای بود که جریان های تندرو اصلاح طلب به اوباما هدیه دادند. هرچند نظام جمهوری اسلامی با آینده نگری توانست ضمن مهار بحران فتنه 88، ظرفیت های بیشتری را در صنعت هسته ای ایجاد کند تا محاسبات دشمن برهم بخورد اما این امر هزینه های بسیاری نیز متحمل کشور کرد و امری که می توانست در سال های قبل به ثمر بنشیند، سال ها به درازا کشیده شد.

بررسی رصد رفتار برخی چهره های تندرو اصلاح طلب در رابطه با سیاست خارجی نشان از تکرار الگوهایی دارد که 8 سال قبل نیز از سوی جریان های سیاسی تکرار شد و نتیجه آن نیز نه گشایش بلکه بن بست بود.

سیاست خارجی هر کشوری دنباله سیاست داخلی آن است. مدیریت کشور، نحوه تعامل نخبگان و گروه های سیاسی با جامعه، انسجام ملی، کیفیت نیروی انسانی و پافشاری داخلی بر منافع، می تواند عرصه ای را فراهم آورد که کشورها بر روی مواضع خود در روابط بین الملل چانه زنی کنند. هر گونه خللی در این موقعیت باعث تضعیف و کاهش پرستیژ بین المللی دولت ها و در نتیجه از بین رفتن منافع و ایجاد فرصت برای رقبا می شود.

به سال 88 بازمی گردیم. تحولات و اتفاقات این سال و سال بعد برای همگان همچنان تازگی دارد ولی باید این رویداد مهم تاریخی بارها مورد تاکید قرار گیرد تا از درس های آن عبرت گرفته شود. هرچند برخی سعی در تقلیل این حادثه دردناک برای ملت و نظام دارند و تلاش می کنند آن را در حد اعتراضات مدنی و خیابانی فروکاهش دهند اما تبعات آن در ابعاد داخلی و خارجی همچنان نیز باقی است.

از یکسو در داخل کشور انسجام ملی که به دلیل انتخابات 40 میلیونی حاصل شده بود، به تهدید علیه کشور و نظام تبدیل شد و ماهها آشوب و بلوا به جای پیگیری روند قانونی و مورد توافق نظام در خیابان ها در جریان بود و از سوی دیگر یک ذهنیت معیوب و مخاطره آمیز در اتاق های فکر غربی شکل گرفته که می توان امیداور بود که نظام جمهوری اسلامی را از طریق اعتراضات به چالش کشید و این به چالش کشیدن می تواند از طریق مطالبات سیاسی تا اجتماعی مدنظر قرار گیرد.

اما ورای تمامی این مولفه ها، بار دیگر شاهد تکرار روندهایی هستیم. تحولات پس از برجام نشان می دهد، آمریکا و اروپا به هیچ وجه قصد ندارند اهرم فشار تحریمی را از دستان خود خارج سازند. این یک واقعیت محض است که دونالد ترامپ به صورت علنی اعلام کرد.

اظهارات مقامات آمریکایی برای دائمی کردن محدودیت های هسته ای تلاشی در این راستا ست. در عین حال بحث تحریم و اتفاقات سال 88 یک دورنمای خطرناکی را در مقابل کشور قرار می دهد. از بین رفتن انسجام ملی و تلاش جریانی برای دو قطبی و چندقطبی کردن جامعه، هدیه گرانبهایی است که می توان به دشمن عرضه کرد.

در سال 88 و زمامداری دولت احمدی نژاد، ایران درگیر مذاکرات هسته ای بود و کشورهای غربی از سال 84 به بعد با ارسال پرونده از شورای حکام به شورای امنیت سازمان ملل، سعی داشتند تا همه ظرفیت های ایران را با تحریم از بین ببرند.

با مقاومت و ایستادگی کشور و با افزایش غنی سازی، راه اندازی سایت های جدید هسته ای و تکمیل چرخه سوخت، در سال 2008، آمریکا اعلام کرد که قصد پیوستن به مذاکرات هسته ای به صورت مستقیم را دارد. این سیاست را هم جورج بوش و هم کاندولیزا رایس اعلام کرد.

به نظر می رسید که پیشرفت هسته ای کشور بدون توجه به فشارها در کنار مقاومت بی نظیر ملی دشمن را ناگزیر کرده بود تا به حقوق ایران تن دهد. اما با رسیدن فصل انتخابات و به چالش کشیده شدن انسجام ملی در فتنه 88 به ناگهان ورق برگشت.

در انتخابات 88 یک اتفاق بسیار بزرگ افتاد. بالای 80 درصد مشارکت در انتخابات و آنهم در زمانیکه ایران درگیر مذاکرات هسته ای و به کرسی نشاندن حقوقش بود، می توانست پتانسیل عظیمی برای حل و فصل بحران خودساخته غرب ایجاد کند. اما به نظر می رسید آرامش و چشیدن شیرینی وحدت به مردم ایران نیامده بود که با خیانت نامزدهای اصلاح طلب و ریختن بذر فتنه و تفرقه، این پتانسیل بی نظیر از بین رفت.

با برهم خوردن نظم در شهرها و وارد شدن کشور به چالش پساانتخابات، فرصت را برای دولت جدید آمریکا یعنی باراک اوباما فراهم ساخت تا اجماع جهانی علیه ایران ایجاد کند و پس از یکسال تلاش، 15 ماه مذاکرات متوقف شد و آمریکا و همپیمانانش جامع ترین تحریم های ممکن بین المللی و ملی را علیه ایران اعمال کردند به نحوی که تهران قادر به فروش عادی نفتش نیز نبود.

حربه به ثمر نشاندن تحریم ها، هدیه ای بود که جریان های تندرو اصلاح طلب به اوباما هدیه دادند. هرچند نظام جمهوری اسلامی با آینده نگری توانست ضمن مهار بحران فتنه 88، ظرفیت های بیشتری را در صنعت هسته ای ایجاد کند تا محاسبات دشمن برهم بخورد اما این امر هزینه های بسیاری نیز متحمل کشور کرد و امری که می توانست در سال های قبل به ثمر بنشیند، سال ها به درازا کشیده شد.

این درسی است که باید از سال 88 گرفت و مانع از تکرار آن در سال های آینده شد. حفظ انسجام ملی در کشور و مقاومت در برابر زیاده خواهی های دشمن تنها راه برای رسیدن به حقوقی با ثبات و پایدار کشور در تمامی عرصه هاست.

متاسفانه بازهم مشاهده می شود برخی از رسانه ها و گروه های سیاسی با بهانه هایی چون عادی سازی روابط، حفظ برجامه به هر قیمت، بازی با اروپا و آمریکا، سپاه هراسی و ... در تلاش اند تا این انسجام ملی که پس از سال ها ترمیم شده، به دوقطبی سازی های هزینه ساز تبدیل شود.

بدون شک ملت ایران چه در دوران جنگ و چه در زمان تحریم ها، روح ایثار و ایستادگی را به خوبی به نمایش گذاشته اند و نباید چنین پتانسیل عظیمی را در نیروی انسانی ایران دچار خلل یا تردید ساخت. هرگونه خللی به عنوان روزنه امیدی برای افزایش فشارها و تهدیدات دشمن محسوب می شود و جریان های سیاسی می بایست بسیار هوشیارتر عمل کنند.

 

ارسال نظرات

آخرین اخبار