فهم از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دولت های مدعی

کدخبر: 2312

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از زمان تشکیلش به فرمان امام خمینی تا به امروز مورد هجمه بوده و دولت هایی نیز در پاره ای از اوقات به تقابل و کنایه زدن به آن پرداخته اند.

تکرار اتفاقات تلخ در دهه چهارم انقلاب می تواند تا حدودی هشدار آمیز باشد که برخی به بهانه های مختلفی چون شفاف سازی، خصوصی سازی و  رشد اقتصادی بسیاری از نهادهای انقلابی را مورد هجمه قرار داده و با تهمت های ناروا قصد فرار از عملکرد ضعیف خود را داشته باشند. در سال های نخست انقلاب دولت بنی صدر تمام تلاشش را برای محدود کردن سپاه نوپا به کار برد. در حالیکه این نیرو با شروع تهاجم عراق بعثی به ایران خالصانه و با ایثار و فداکاری بی نظیری به دفاع از خاک و بوم ایران مشغول بود، توطئه هایی در نهاد ریاست جمهوری علیه آن درحال شکل گیری بود تا این نیرو را در مقابل مردم قرار داده و از این معبر بتواند به اهداف شوم خود در از بین بردن مخالفان و منتقدان دولت نائل آید. بنی صدر تا توانست در هدف قرار دادن نهادهای انقلابی کوشید و حتی با منافقین ائتلافی تشکیل داد که به ناامن سازی کشور و ترور و شهادت هزاران تن از مردم و مقامات ارشد کشوری و لشکری انجامید. ولی در نهایت این نیروی مردمی سپاه بود که توانست در مقابل توطئه بنی صدر بایستد و حقانیت خود را برای عموم مردم ثابت کند.

با عبور از جنگ در دولت سازندگی، دولت مردان از سپاه خواستند تا وارد عرصه سازندگی و بازیابی اقتصاد کشور شود. این دعوتی بود که در آن سال ها انجام شد و ثمره آن قرارگاه های سازندگی و دهها مدل جدید خدمتگزاری و مدیریت جهادی بود. از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب کشور پروژه ها و ابرپروژه های اقتصادی و صنعتی و حتی کشاورزی توسط سپاه به بهره برداری رسیده اند و این جهاد همچنان ادامه دارد. هرچند دراین بین ممکن از اشکالات و مسائل فرعی پیش آمده باشد ولی در اصل هدف سپاه سازندگی بوده و همچنان نیز هست.

ولی مهمترین بخش از اقدامات سپاه در حوزه امنیتی، اطلاعاتی و نظامی بوده که این بخش، درصد قابل توجهی از کارویژه های سپاه است که توانسته در حوزه حفظ امنیت و ثبات کشور تاثیرگذار باشد. در کنار این در خارج از مرزها نیز سپاه قدس به تقابل با دشمنان و تروریست هایی می پردازد که قصد ناامنی در کشور ایران را دارند و در سوریه و عراق این نیروهای سپاه و نیروهای داوطلب مدافع حرم هستند که مرز دفاعی ایران را به صدها کیلومتر دورتر از مرز اصلی کشور کشانده اند.

در میان چنین ماموریت ها و خدمات خالصانه ای است که عده ای تاب و تحمل خود را از دست داده و به جای نقد دست به تخریب و توهین قه چنین نیروهایی می زنند. روزی این نیروهای خدوم را برادران قاچاقچی می نامند و روزگاری آنها را دولت با تفنگ! و چه ساده لوحانه گمان می برند می توانند افکار عمومی را در مقابل نیروها و نهادهای انقلابی قرار دهند، در حالیکه در پایان کار این دولت ها و مقامات بهانه جو بوده اند که رسوا شده و در برابر مطالبه گری مردم از وعده ها و شعارهای اقتصادی و معیشتی، سرافکنده شده اند.

در روزهایی که نهادها و سازمان های امنیتی و اطلاعاتی مانند سپاه در مقابل تروریست های داعشی و تکفیری درست در قلب تهران ایستادگی کردند و در پاسخ به ترقه بازی آنها، موشک های ذولفقار را بر سر آنها فرود آوردند، بار دیگر بهانه جویی ها شروع شده و تاختن به سپاه و ماموریت های آن به نقل مجالس و محافل اصلاح طلبی و اعتدالی به بهانه دفاع از دولت بی عمل روحانی تبدیل شده است!
به طور کلی در بحبوحه فشار آمریکا و تلاش برای تحریم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تهمت و ناروا زدن به سپاه همراستا شدن با اهداف دشمن است. به هر حال سپاه در طول چهار دهه اخیر به دشمنی ها و تقابل ها عادت کرده و با ادامه مسیر پاسداری از نظام و انقلاب در کنار سازندگی و حفظ امنیت و ثبات کشور، خود را به اثبات رسانده است.

هدف آمریکا در محکوم کردن اقدامات سپاه و تحریم آن کاملا مشخص است. آنها قصد دارند تا این نیرو را در فضای منطقه ای محدود سازند و از پیشرفت های نظامی و دفاعی آن جلوگیری کنند. اما زمانیکه در داخل کشور نیز عده ای در تلاش برای محدود کردن این نیرو به روش های مختلف هستند، و با رقیب تراشی، سپاه را رقیب سیاسی و رسانه ای خود جلوه می دهند، خود گویای طرح و پروژه ای خطرناک است که با هدف تبدیل این نیرو به نیروی مازاد و بیگانه با اهداف کشور صورت می پذیرد. اتفاقی که در لبنان افتاده و حزب الله لبنان که به دفاع از کشور در مقابل تجاوزات رژیم صهیونیستی می پردازد و برای اولین بار در جهان عرب توانسته این رژیم را شکست نظامی دهد، از یکسو تحریم های مالی و بانکی آمریکا و غرب را تحمل می کند و از سوی دیگر در داخل دولت لبنان با سیاست های تحریمی و محدود کننده غرب بر علیه حزب الله همراهی می کند!

بنابراین زمان آن رسیده تا دولت ها نسبت خود را با آرمان ها و ارزش های انقلاب و نهادهای انقلابی ثابت کنند و از رقیب تراشی و در تقابل قرار دادن افکار عمومی با نهادهای انقلابی بپرهیزند. به هر حال مسئولیت نهادهای انقلابی با ولی فقیه یعنی مدبرترین، مدیرترین و آگاه ترین شخصیت کشور است و این نهادها هرگز نمی توانند خود را به مردم تحمیل کنند یا آنکه برخلاف اهداف و آرمان های انقلاب و کشور اقدامی انجام دهند. در چنین شرایطی بذر تفرقه پاشیدن و با تهمت های ناروا به نهادهایی مانند سپاه قصد گل  آلود کردن آب را داشتن، خود خیانتی است نابخشودنی که نه مردم می بخشند و نه نظام سرافراز جمهوری اسلامی.

 

ارسال نظرات

آخرین اخبار