نکتهی طعنهآمیز این است که این رفتار از فردی سر میزند که باید تبحر خاصی در کنار هم قرار دادن اعضای تیم برای بهرهوری بالاتر داشته باشد، ولی درست در جهت عکس عمل میکند.
به گزارش سرویس سیاسی قزوینخبر؛
مطلب ۳
▬ خطر این نوع رؤسای «بد» بیش از آن است که گفتیم. وجود چنین مدیران و سیاستمدارانی میتواند باعث شود که سلسله مراتب اداری، در همان سطوح اولیه نیز از هم پاشیده شود؛ اگر آنها برای حفظ موقعیت ضعیف خود، ناگزیر از تخریب اعضای شاخص سازمان شوند که اغلب میشوند، به خصومت و تفرقه در سازمان دامن میزنند، و آن را به سرزمین سوخته تبدیل میکنند، طوری که افراد در درون سازمانها، دیگر نمیتوانند به طور مؤثر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و همان بهرهوری معمولی خود بدون حضور یک مدیر ارشد کارآمد را هم نخواهند داشت. این، یک یافته شناخته شده است که مدیران و سیاستمدارانی که تشنهی قدرت و حفظ موقعیت اداری خود هستند، نسبت به کسانی که انگیزهشان مبتنی بر تعهد و خدمت و لااقل تعهد به مقاصد علمی و فنی است، ارتباطات انسانی و انسجام کشور را از بین میبرند.
▬ این نوع مدیران، زمانی به این روش متمایل شدند که به آنها گفته شد که وضعیت کشور بیثبات است و اولویت آنها حفظ ثبات و آرامش خواهد بود. سپس، پس از ورود به تارک سازمان، خودشان نیز دریافتند که قدرت سلسله مراتبی در نظام اداری بیثبات است و ممکن است موقعیت خود را در رأس امور از دست بدهند. در نتیجه، با منزوی کردن کاردانترین اعضای سازمانها باعث تخریب ادارات کشور شدند. نکتهی طعنهآمیز این است که این رفتار از فردی سر میزند که باید تبحر خاصی در کنار هم قرار دادن اعضای تیم برای بهرهوری بالاتر داشته باشد، ولی درست در جهت عکس عمل میکند.
مطلب ۴
▬ اعجابآور است، ولی مدیران بهدور از سبک «مدیر انقلابی»، موفقیت خود را در آرام نگاه داشتن سازمان و انتقال مسائل به دورههای مدیریتی بعدی تدبیر میکنند، و عملاً موفقیت سازمان را فدای حفظ قدرت خویش میسازند.
▬ «تدبیر» در لغت یعنی امور را پشت سر هم چیدن تا یکی در نتیجهی بهبود قبلی بهبود یابد. ولی این مدیران «بد» و «ابنالوقت»، ضعفها را پشت به پشت هم میچینند، شاید بشود از زیر آنها در بروند؛ «تدبیر» در مورد این دسته از مدیران، به معنای «تسویف» یا همان به تعویق افکندن مسائل است.
مطلب ۵
▬ چگونه میتوان از این نوع کارشکنیهای بالا در سطوح مدیریتی جلوگیری کرد؟ نکتهی کلیدی آن است که باید «انسجام معنوی» سازمان را در کنار بازده فنی سازمانها، به عنوان دو شاخص اصلی سنجش و انتخاب مدیریتها جا انداخت.
▬ مدیران باید بدانند که انسجام معنوی سازمان میتواند بر بازده کلی سازمان تأثیر حیرتآوری بگذارد و سازمان را از مجموعه ماشینهای غیر مبتکر، به مجموعهی انسانهای راهگشا و غیر ماشینی تبدیل کند. مفهوم کلیدی در این میان، انسجام معنوی سازمانهای عمل کننده است.
انتهای قسمت دوم/ ادامه دارد ...
ارسال نظرات