امروز، مدیران خواهان قدرت، که واهمه دارند منافع و قدرت خود را از دست بدهند، از فرط فرو بردن کشور در لاک دفاعی، باعث کاهش بهرهوری آن میشوند.
به گزارش سرویس سیاسی قزوین خبر؛
مطلب ۱
▬ سایه سنگین مدیران دو تابعیتی یا مدیران با حقوق نجومی، عدم توازن ما در پیوستار قدیمی «تعهد - تخصص» را گوشزد میکند؛ گوشزد میکند که ما در نقطهی مرکزی این پیوستار نایستادهایم. این هم معلوم شده است که دور شدن از «تعهد»، لزوماً ما را به «تخصص» بیشتر نمیرساند، بلکه ضلع سوم این پیوستار، همان شده است که نباید بشود: «تعهد - تخصص - تلون». حکایت مدیرانی است که با دو کارت تابعیت، آماده تغییر رنگ و «خیانت» هستند.
▬ مهم است که سیاستمداران و مدیران کشور، نه برای مقاصد شخصی، بلکه برای عظمت ملت و دین، تلاش کنند. این «امپراطوری ایمان»، رمز اصلی قدرت انقلاب اسلامی است، و اگر نباشد، این کشور به یک موطن معمولیتر از معمول تبدیل میشود و دیگر رنگ و بوی سابق را نخواهد داشت. و معمولیتر از معمول بودن برای کشور در معرض تهدیدی مانند ایران، درست مساوی است با بازگشت به نقطهی بیستوهشت مرداد سیودو یا پستتر.
▬ امروز، مدیران خواهان قدرت، که واهمه دارند منافع و قدرت خود را از دست بدهند، از فرط فرو بردن کشور در لاک دفاعی، باعث کاهش بهرهوری آن میشوند. افراد منفعتجو یا تدافعی، کسانی که طوری به میز ریاست مینگرند که گویی یک نحو مایملک است، یا کسانی که به اجرای قانون ملتزم نیستند، یا آنها که برای رسیدن به منافع و قدرت از هر طریق میپویند، و یا آنان که ریاست را مصدر خدمت نمیشمرند، نمونههایی از مدیران «بد» در مقابل سبک «مدیر انقلابی» هستند، که باید علاج شوند.
مطلب ۲
▬ مدیران بهدور از سبک «مدیر انقلابی»، بلای جان کشور خواهند شد، چرا که عمداً در انسجام کشور کارشکنی میکنند تا موقعیت خود را بر پایهی ضعف سازمانی سایر نیروهای عملکننده حفظ کنند. ضعف نیروهای کشور، ضعف شخصی ایشان را میپوشاند و آنها را به مثابه یک مدیر معمولی، برازندهی سازمانهای معمولی میکند.
▬ مشکل اینجاست که اگر مدیران ضعیف تصور کنند که نابودی نیروهای مؤثر و انقلابی، محدود کردن ارتباطات و قیود اجتماعی بین نیروهای عملکننده، و تشکیل سازمانهای ضعیف به حفظ موقعیت نحیف خودشان کمک میکند، از این کار دریغ نخواهند کرد. پس، وقتی تعهد به اهداف متعالی در مدیر نباشد، عملاً سازمان را به پایین میکشد، البته از دیدگاه مسئولین ارشد، او سازمان را ساکت و آرام به پیش میبرد، ولی واقع آن است که او سازمان را به زیر میکشد.
انتهای قسمت اول/
ارسال نظرات