در بیانیه شکل های دانشجویی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) مطرح شد

کدخبر: 1809

یانیه تشکل های دانشجویی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره)به مناسبت چهلمین روز شهادت مدافعان حرم در خان طومان سوریه

به گزارش سرویس دانشگاه قزوین خبر؛ این بیانیه به شرح زیر می باشد:

بیانیه تشکل های دانشجویی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره)

به مناسبت چهلمین روز شهادت مدافعان حرم در خان طومان سوریه با عنوانذر

تسلط حرامیان بر خان طومان ، بی آبرویی معتمدان به مستکبران

   "پس از حمد خدا، جهاد درى است از درهاى بهشت، که خداوند آن را به روى اولیاء خاصّ خود گشوده، جهاد جامه پرهیزگارى، زره استوار و سپر مطمئن خداست ... بدانید که من شب و روز و نهان و آشکار ، شما را به جنگ این قوم دعوت کردم ، به شما گفتم که با اینان بجنگید پیش از اینکه با شما بجنگند ، به خدا قسم هیچ ملّتى در خانه‏اش مورد حمله قرار نگرفت مگر اینکه ذلیل شد ... به من خبر رسیده مهاجمى از آنان بر زن مسلمان و زن در پناه اسلام تاخته و خلخال و دستنبد و گردن بند و گوشواره او را به یغما برده و آن بینوا در برابر آن غارتگر جز کلمه استرجاع و طلب دلسوزى راهى نداشته ... اگر بعد از این حادثه مسلمانى از غصه بمیرد جاى ملامت نیست ، بلکه مرگ او در نظر من شایسته است."

بخشی از کلام آقا امیرالمؤمنین علی (ع) در خطبه 27 نهج البلاغه

  

اکنون که بیش از 5 سال از آغاز بحران سوریه می گذرد چه کسی است که نداند این بحران نه در راستای اعتراضات مدنی و مطالبات به حق مردم سوریه نسبت به نظام حاکم بلکه به منظور شکستن محور مقاومت و تأمین امنیت اسرائیل آغاز شده است؟!! به راستی چه کسی بیش از رژیم صهیونیستی از وقوع بحران در سوریه و عراق نفع می برد؟!!

   کفار صهیونیست که در جنگ 33 روزه لبنان در تابستان 1385 و جنگ 22 روزه غزه در زمستان 1387 شکست سنگینی را از محور مقاومت متحمل شدند به یک نتیجه جالب توجه رسیدند و آن اینکه محور مقاومت را به یک اژدها تشبیه نمودند که سر این اژدها ایران است و کمر این اژدها سوریه و دُم این اژدها را به حزب الله لبنان و مقاومت غزه تشبیه نمودند و پس از شکست در جنگ های 33 روزه و 22 روزه به این نتیجه رسیدند که توانایی مقابله با دُم این اژدها را ندارند و از طرفی از سال 2002 به این طرف و پس از بررسی نتایج غیر منتظره رزمایش چالش هزاره (Millennium Challenge) در خلیج فارس که به منظور تمرین رویارویی با ایران صورت گرفته بود به این نتیجه رسیده اند که اساساً توانایی رویارویی مستقیم با سر این اژدها که به تعبیر آنان ایران می باشد را نیز ندارند بنابر این به گفته خودشان تصمیم گرفتند کمر این اژدها را بشکنند و این شد که به پشتوانه دلارهای نفتی سعودی و قطری و حمایت اطلاعاتی سرویس های جاسوسی غربی و منطقه ای از جمله CIA ، MI6 ، MOSSAD ، MIT و ... بحران سوریه را به راه انداخته و پس از کشاندن بحران به عراق در صدد ایجاد دیوار حائل بین ایران و حزب الله لبنان می باشند تا پس از به خیال باطل خود نابود کردن حزب الله و مقاومت غزه ، امنیت اسرائیل را برای همیشه تضمین کنند.

   اکنون دیگر بر هیچکس پوشیده نیست که جنگ کنونی در منطقه جنگ نیابتی آمریکا با ایران است و دشمنان در تلاش برای مذهبی نشان دادن این جنگ می باشند حال آنکه این جنگ نه جنگ شیعه و سنی بلکه جنگ اسلام و کفر است ، جنگ اسلام ناب با اسلام آمریکایی است ، جنگ اسلام ناب با فرقه های انحرافی است. از یاد نبرده ایم که اصل و اساس تشکیل گروههای افراطی و تروریستی نظیر القاعده و طالبان حاصل طراحی سازمان جاسوسی ایالات متحده آمریکا برای مخدوش نشان دادن چهره اسلام و جلوگیری از گسترش روز افزون اندیشه اسلام ناب با محوریت ایران بوده است. امروز نیز گروههای تکفیری تروریستی نظیر داعش و جبهه النصره که همگی فرزندان نامشروع سرویس های اطلاعاتی و جاسوسی غربی در رحم اجاره ای عربستان ، قطر و ترکیه می باشند همین مأموریت را دارند و هدف اصلی آنان مقابله با انقلاب اسلامی ایران است.

   آنروز که حرامیان تکفیری گردان های شمر بن ذی الجوشن و یزید بن معاویه را تشکیل داده و به جان مسلمین افتادند و در کوچه پس کوچه های دمشق اقدام به قتل عام مسلمانان به ویژه شیعیان و علویان نموده و چهارشنبه سیاه منطقه زینبیه دمشق را در 18 جولای 2012 رقم زدند ، آنروز که سودای جسارت و دست درازی به ناموس شیعه و حرم اهل بیت (ع) را در سر پروراندند حساب آن را نکرده بودند که شیر بچه های حیدر کرار با غیرتی مثال زدنی راه را بر آنان سد خواهند کرد و خیال باطل اسارت دوباره آل الله را بر أحفاد ثمود و جُرذان الیهود دست نیافتنی خواهند ساخت و این شد که واژه زیبایی تحت عنوان "مدافعان حرم" وارد ادبیات حماسی انقلاب اسلامی گردید که از ارتشی و سپاهی و بسیجی تا افغانستانی و لبنانی و عراقی و پاکستانی و ... را در بر می گیرد و همه ی این مجاهدان یک سروده مشترک دارند و آن دفاع از حریم آل الله و اعتلای گفتمان اسلام ناب است.

   از میان آثار مثبت و برکات بیشماری که این مقاومت مقدس در پی داشته است نباید ثمره ارزشمندی همچون حفظ امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران به عنوان أم القرای جهان اسلام و یگانه طلایه دار اسلام ناب را فراموش نمود چرا که دشمنان انقلاب اسلامی طی سالیان اخیر از مدت ها قبل از آغازِ تلاشِ مذبوحانه برای شکستن کمر مقاومت در سوریه و عراق در تلاش برای کشیدن بحران به مرزهای ایران بوده و هستند اما هوشمندی فرزندان انقلاب ، راه توطئه را برآنان بسته و مبتنی بر دکترین نظامی حضرت امیرالؤمنین علی (ع) به جای آنکه صبر کنند تا دشمن وارد مرزها شده سپس در مقابل آنان بایستند در اقدامی پیشدستانه ، فرسنگ ها دورتر از مرزهای کشور ، دشمن را زمین گیر کرده و امنیت را در مرزهای جمهوری اسلامی ایران برقرار نموده اند. به بیان ساده تر اگر در سوریه با آنان نجنگیم روزی مجبور خواهیم شد که در شهرهای خودمان با این حرامیان وارد کارزار شویم.

   اما نکته ای که باید بدان توجه داشت این است که در دوران دفاع مقدس هرگاه رزمندگان اسلام در جبهه های نبرد به یک پیروزی بزرگ دست می یافتند ، وسوسه خناسان آغاز می شد و از بیهوده بودن ادامه جنگ و لزوم آتش بس سخن به میان می آوردند و بدین وسیله در صدد تشکیک در اراده ملت برمی آمدند. شرایط جنگ در سوریه نیز تا حدی به شرایط دوران دفاع مقدس شباهت دارد.

   طی چند ماه اخیر پس از آنکه محور مقاومت به پیروزی های شگفت آفرینی دست یافت و عملاً بینی حرامیان را به خاک مالیده بود بار دیگر وسوسه خناسان داخلی و خارجی آغاز شد و در شرایطی که دست پرقدرت رزمندگان اسلام ناب در حال فشردن گلوی مزدوران اسلام آمریکایی بود ، سخن از آتش بس و آغاز مذاکرات صلح !!! به میان آمد.

   عملیات حیرت انگیز نصر 1 و 2 که از نیمه آبان تا نیمه بهمن سال گذشته در حد فاصل جنوب حلب تا شرق طرطوس و شمال حمص و حماء امتداد یافت ، یک عملیات فوق استراتژیک در دل منطقه دشمن بود چراکه باز کردن دالانی به عمق نزدیک به ۲۰۰۰ کیلومتر مربع در دل منطقه اشغالی دشمن، یک اقدام محیرالعقول به شمار می‌آید. در جنگ ها این طور آموخته می‌شود که برای موفقیت باید نقطه ضعیف دشمن را شناسایی کنی و با حمله به آن قسمت و غلبه بر آن در دل دشمن رعب بیندازی و روحیه آن را ضعیف کنی. به عبارت بهتر در بیشتر نظریات جنگ ها از حمله به نقطه قوت دشمن پرهیز داده می‌شود و نادیده گرفتن آن را شکست قطعی ارزیابی می نمایند. اما در عملیات نصر 1 و 2، رزمندگان اسلام این نظریه را کنار گذاشته و به عملیات از نوع دیگری که البته در آموزه های نظامی امام علی(ع) در جنگ صفین ریشه داشت، روی آوردند؛ یعنی حمله برق‌آسا به نقطه قوت دشمن و در همان جایی که او گمان حمله ندارد. وقتی این عملیات در نیمه بهمن به سرانجام رسید، صدها تروریست که حالا دیگر به محاصره درآمده بودند، تسلیم شده یا فرار کردند و به این ترتیب پس از آن هر روز ، بدون آنکه جنگی اتفاق بیافتد ، منطقه‌ای به مناطق فتح شده اضافه می‌شد. این روند کار را به جایی رساند که رزمندگان اسلام به مرزهای ترکیه نزدیک شدند و با امتداد مناطق آزاد شده به این مرزها و قطع اتوبانی که عملاً به شاهراه انتقال سلاح از ترکیه به سوی تروریست‌ها تبدیل شده بود ، برای اولین بار روی خطوط مواصلاتی خارج به داخل تروریست ها تأثیر جدی گذاشتند.

   عملیات نصر همانند صاعقه‌ای بر سر گروه های تروریستی و کشورهای حامی آنان وارد شد. آمریکایی‌ها که تا چند روز پیش از آغاز این عملیات ، جنگ در سوریه را فرسایشی می‌دانستند ، امکان پیروزی نظامی سوریه و حامیان آن را محتمل جدی برشمردند. در همان زمان ، فرماندهان ایرانی سرگرم طرح های دیگری شدند که مبنای آن "نجات نهایی" بود. دشمن متوجه شد که پرونده سوریه در حال یک نقل و انتقال مهم است. غرب در این مواقع معمولاً روی یک راه حساب ویژه ای باز می‌کند؛ "اعتراف به قدرت حریف و سپس مذاکره". اما این اعتراف عمدتاً در جلسات خصوصی صورت می‌گیرد و دعوت به مذاکره و "حل سیاسی" به ترجیع بند سخنان تبلیغاتی آنان بدل می‌شود.

   آمریکا ، روسیه را متقاعد کرد که سوریه را می‌توان از طریق یک طرح سیاسی با محوریت مسکو به آرامش برساند. پس از آن، طرح سیاسی سوریه با دو مبنای آتش بس و تشکیل دولت ائتلافی و ترکیبی در دستور کار قرار گرفت و دولت سوریه و ایران اگرچه ملاحظاتی داشتند، اما آن را رد نکردند. آتش بس از ۱۸ فروردین ماه سال جاری به اجرا گذاشته شد و تقریباً همزمان با آن ، حرکت تروریست‌ها برای بازپس‌گیری برخی نقاط حساس که در عملیات نصر از دست داده بودند آغاز شد که در نهایت در حمله گسترده ای که طی روزهای 16 و 17 اردیبهشت ماه صورت گرفت منطقه خان طومان سقوط کرد و متأسفانه تعدادی از رزمندگان مدافع حرم از جمله سیزده نفر از پاسداران سپاه کربلای استان مازندران به شهادت رسیدند که پیکرهای این عزیزان همچنان در دست حرامیان است.

   سقوط خان طومان علیرغم همه تلخی های که دارد حاوی نکات عبرت آموز بسیاری است و آن اینکه علت اصلی این شکست و قتل عام رزمندگان مدافع حرم چیزی نیست جز اعتماد به آمریکا.

   اما هدف اصلی از نگارش این نوشتار تبیین یکی از پروژه های ناجوانمردانه ی عملیات روانی است که از سوی برخی اطرافیان دولت کلید خورده و برخی دولتمردان نیز در خلال سخنرانی های خویش ، این پروژه را تکمیل می کنند که در ادامه باید اذعان داشت "این هشدار کاملاً جدی است ... ."

   دولت یازدهم که از ابتدای روی کار آمدن خود ، مبنای کار را بر اعتماد به آمریکا بنا نهاده و علیرغم همه هشدارها و تأکیدات رهبر معظم انقلاب مبنی بر خوشبین نبودن به مذاکره با آمریکا و قابل اعتماد نبودن آمریکا ، تمامی وقت و انرژی کشور را صرف مذاکرات به اصطلاح هسته ای نمود و به جای پرداختن ریشه ای به مشکلات ساختاری اقتصاد کشور ، با خردمندی تمام !!! حل همه مشکلات مملکت از جمله بهبود آب آشامیدنی مردم را در گرو حل و فصل پرونده هسته ای می دانست و سراسیمه به اجرای تعهدات مندرج در برجام و نابود کردن دستاوردهای علمی جوانان این مرز و بوم و بتن پُر کردن افتخارات ملت بدون دریافت تضمین های لازم پرداخت ، اکنون که علیرغم اجرای یک طرفه و زودتر از موعد تعهدات ایران ، آمریکا به همان تعهدات مبهم و ناچیز خود عمل ننموده و حتی در برخی موارد تحریم ها را تشدید نموده است ، دولت تدبیر!!! و امید!!! تحت فشار افکار عمومی ملت قرار گرفته و بیش از هر زمان دیگر خود را در معرض خطر چهارساله شدن می بیند که صد البته تصور درستی است چرا که به واسطه افتضاحات بیشماری که طی سه سال اخیر پدید آورده و با ناکامی های بسیاری که در تحقق وعده های انتخاباتی خویش مواجه شده است "به احتمال قریب به یقین این دولت اولین دولت چهارساله ایران خواهد شد."

   اما مسئله اساسی اینجاست که این دولت به جای پذیرش اشتباهات بزرگ خود طی سه سال اخیر و پوزش از درگاه مردم و رهبری به واسطه هدر دادن منابع کشور و نابود کردن دستاوردهای فرزندان ملت ، در صدد فرار به جلو برآمده و برخی مشاوران و اطرافیان شخص رئیس جمهور به دنبال انحراف افکار عمومی و مطالبات مردم نسبت به ناکامی های برجام می باشند که در این راستا هجمه به یکی از نهادهای انقلابی نظام و فرماندهان ارشد آن که وظیفه اصلی تأمین امنیت ملی کشور در آنسوی مرزهای ایران اسلامی را بر عهده دارند را در دستور کار قرار داده و نزد افکار عمومی اینگونه القاء می نمایند که " أیها الناس ببینید چگونه سپاه پاسداران ، فرزندان شما را در سوریه و عراق برای دفاع از حکومت بشار اسد !!! و دیگران به قتلگاه می فرستد و پول و امکانات کشور را در شرایط سخت اقتصادی در کجاها صرف می کند و بدانید اگر اختیار دست ما بود اکنون بحران منطقه را از طریق مذاکره با آمریکا حل کرده بودیم !!! و برجام 2 و 3 را همانند آفتاب تابانِ برجام یک !!! به سرانجام می رساندیم."

   همان گونه اشاره شد پروژه فرار به جلو و نپذیرفتن حقیقت قابل پیش بینی شکست برجام در کنار تلاش برای انحراف افکار عمومی و متهم نشان دادن نهاد انقلابی مذکور به عنوان مسبب اصلی ادامه بحران در منطقه ، نقشه ای است که طی چند ماه اخیر کلید خورده اما این جماعت حساب آن را نکرده اند که ملت با بصیرت ایران ، آگاه تر از آنند که فریب چنین القائاتی را بخورند و بی شک در بزنگاه های حساس تاریخی انقلاب با ناقضان خطوط قرمز رهبری و پایمال کنندگان خون شهدای هسته ای به گونه دیگری رفتار خواهند نمود.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

بسیج دانشجویی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره)

تشکل انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره)

تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره)

 

ارسال نظرات

آخرین اخبار