کدخبر: 3846

شاهد نمونه های مختلف جنبش های دانشجویی در سراسر جهان هستیم که به همراه خود، فعالسازی بخشی از بدنه اجتماع را داشته اند. در این نوشتار به بررسی آنها می پردازیم.

ریشه حوادث تلخ شانزدهم آذرماه، به 28 مرداد 1332 بازمی‌گردد. پس از سقوط دولت مصدق، دانشجویان به خصوص دانشجویان دانشگاه تهران، در اندیشه‌های ضد دیکتاتوری و امپریالیستی خود ثابت قدم‌تر شدند و اعتراضات مختلفی شکل گرفت که مهم‌ترین آنها اعتراضات دانشجویی 16 مهرماه است که می‌توان آن را پیش پرده‌ی حوادث 16 آذر دانست. در نهایت و با قطعی شدن سفر نیکسون- معاون آیزنهاور، رئیس جمهور آمریکا- نفرت دانشجویان به اوج خود رسید و از 14ام آذر ماه اعتراضات دانشجویی آغاز و کم کم به بیرون دانشگاه کشیده‌شد. 
در روز شانزدهم آذر فضای دانشگاه تهران امنیتی شد و سربازانی که سرتاسر دانشگاه را پر کرده‌بودند، پس از شعار دادن یکی از دانشجویان، همه را به رگبار گلوله بستند. به گفته شاهدان عینی "مصطفی بزرگ‌نیا" از دانشجویان سال اول دانشکده فنی همان ابتدا با اصابت سه گلوله شهید شد و "آذر شریعت رضوی" که او هم دانشجوی سال اول دانشکده بود به سختی مجروح شد و در حالیکه بدن مجروح خود را بر زمین می‌کشاند و ناله می‌کرد دوباره هدف گلوله قرار گرفت و او نیز به شهادت رسید. "احمد قندچی" دانشجوی دیگری بود که هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید. 
به مناسبت این اتفاق، در این نوشتار سعی شده تا برخی از جنبش‌های مؤثر و مهم دانشجویی در جهان و اقدامات آنها به صورت اجمالی بررسی گردد:
جنبش دانشجویی مه 1968 فرانسه:
این جنبش که به مدت 4 هفته در سال 1968 با خیزش گروهی از دانشجویان آغاز شد، توانست میلیون‌ها نفر از مردم فرانسه را به میدان بکشد. روز دوم ماه مه، حدود ۳۰۰ تن از دانشجویانِ دانشکده جدیدالتأسیس نانتر برای اجرای برنامه‌های ویژه «روز مبارزه با امپریالیسم» تقاضای استفاده از آمفی‌تئاترهای این دانشکده را کرده بودند. علیرغم آنکه یکی از آمفی‌تئاترها در اختیار دانشجویان قرار گرفت، آن‌ها بر خواسته خود مبنی بر اشغال همه آمفی‌تئاترها پافشاری کردند و مانع ورود اساتید به این کلاس‌ها شدند. اعتراضات و اعتصابات دانشجویی در روزهای دیگر نیز ادامه داشت و در روز هفتم مه، بدنه سیاسی فرانسه بیدار شد. پس از آن جنبش‌های کارگری به این اعتراضات پیوست تا در نهایت دوگل دستور به برگزاری انتخابات مجدد را داد. 
جنبش دانشجویی آمریکا:
جنبش دانشجویی آمریکا عملاً در سال ۱۹۶۰ و زمانی آغاز شد که چهار دانشجوی سیاهپوست که موضوع تبعیض قرار گرفته بودند. همبستگی دانشجویان سفیدپوست با آن‌ها، سرآغاز جنبشی مدنی‌ای بود که علاوه بر موضوع تبعیض نژادی، آرام آرام و تا سال ۱۹۶۴ حوزه‌های دیگری را همچون منع آزمایش‌های هسته‌ای، آزادی بیان در دانشگاه، آزادی‌های مدنی و بی‌طرفی نسبت به حکومت کاسترو را در بر می‌گرفت. در پاییز سال ۱۹۶۴ این جنبش برای خود نام «جنبش آزادی بیان» را برگزید. از سال ۱۹۶۵ به بعد دو عامل باعث رادیکالیزه شدنِ این جنبش شد: یکی پدید آمدنِ گروه‌های تندروی مدافع حقوق سیاهپوستان و دیگری افشای اسنادی در مورد جنگ ویتنام که اثبات می‌کرد سیاستمداران این کشور در مورد آن به مردم دروغ گفته و می‌گویند.  
جنبش دانشجویی آلمان:
جنبش دانشجویی آلمان، جنبش اعتراضی بود که اواخر دهه 1960 در آلمان‌غربی در واکنش به سیاست‌های دولت و فقر دانشجویان شکل گرفت. به ابتکار این جمعیت از اوایل سال ۱۹۶۷ چند تظاهرات و تحصن علیه جنگ ویتنام در برابر سفارت آمریکا در فرانکفورت برپا شد. در برابر گسترش اعتراض‌ها، حساسیت دولت بیشتر و واکنش پلیس شدیدتر شد و شامگاه دوم ژوئن هنگامی‌که شاه ایران قصد داشت به اپرای برلین وارد شود، تظاهراتی علیه او برگزار شد. خیابان‌های اطراف اپرای برلین تا چند ساعت میدان زد و خورد دانشجویان با مأموران بود. مرگ «بنو اونه‌زورگ» دانشجوی 26 ساله به ضرب گلوله پلیس در این درگیری‌ها، توفانی در آلمان به پا کرد. در نهایت این جنبش دانشجویی به دلیل برخی چندگانگی‌های داخلی از اوایل دهه ۱۹۷۰ کمابیش به زوال رفت.
 
 
حرف آخر؛
با بررسی جنبش‌های ذکر شده و همچنین جنبش‌های مشابه مثل جنبش دانشجویی ایتالیا در دهه 1970، جنبش دانشجویی لهستان در 1968 و جنبش‌های دانشجویی انگلیس می‌توان این نکته را دریافت که اغلب جنبش‌های دانشجویی ناشی از اندیشه‌های ضد امپریالیستی و ضد استکباری بوده و دانشجویان با برپایی اعتراضات و اعتصابات، مبارزه با تبعیض را هدف اصلی خود قرار داده بودند.مقدمه‌ی این مبارزات یا مخالفت با تبعیض‌ نژادی بوده یا مخالفت با افزایش شهریه‌ها که مسبب فقر دانشجویان بوده‌است. اما در پایان و با توجه با جنبش‌های گذشته، عوامل افول جنبش‌های دانشجویی را می‌توان این‌گونه بیان نمود:
- درگیر شدن با سیاست یا به عبارت دیگر سیاست‌زده شدن یک جنبش باعث افول آن جنبش خواهد شد.
- اگر یک جنبش دانشجویی فعالیت‌های رادیکال آغاز کند و شکل دانشجویی خود را از دست بدهد، دیگر نمی‌تواند به آرمان‌های مدنظر خود دست یابد. بدین منظور باید شرایط موجود را در نظر گرفت تا بهترین نتیجه حاصل گردد. اگر شرایط زمانی در نظر گرفته نشوند، هیچ نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود.
- اگر نگاهی در جنبش‌های موفق بیندازیم، درمی‌یابیم که آنها از یک اندیشه‌ی ثابت و غنی پیروی می‌کردند و طبق آن برنامه‌ریزی می‌کرده‌اند. حال اگرجنبشی بدون اندیشه و تفکر خاصی پا به عرصه عمل بگذارد قطعا آماج تفکرات مختلف قرار می‌گیرد و شکست خواهد خورد.
 
 
 
1. yon.ir/pjlJl
2. yon.ir/Np2cp
3. jean Lacouture, De Gaulle, Paris, (3 Vol.), Vol. 3, Le Souverain (1959-1970), Éditions Seuil, Paris, 1986, pp. 705-720
4. yon.ir/GH97z
5. روزنامه جام جم، بهاره محبی

 

ارسال نظرات

آخرین اخبار