کدخبر: 3880

بیدیشا بیسواس، استاد علوم سیاسی دانشگاه وسترن واشنگتن درباره افول امریکا و تأثیر آن بر روابط امریکا با کشورهای متحدش سخن می گوید و در این میان توجه ویژه ای به بهره برداری چینی ها از این فرصت پیش آمده، دارد.

پس از جنگ جهانی دوم، ایالات‌متحده با اعلام اهداف ظاهری صلح و جلوگیری از ایجاد جنگ جهانی دیگر به دنبال ایجاد نظم جهانی لیبرال بود. بر اساس نظم وعده داده شده توسط آمریکا، بنا بر کمک به کشورهای پایبند به ارزش‌های لیبرال دموکراسی بود تا بتوانند با کمک‌های مالی و سیاسی، در مسیر پیشرفت های اقتصادی و سیاسی قرار گیرند. پس از سال‌ها، برخی کشورها از کمک‌های ایالات‌متحده و نظمی که در پی آن بود منتفع شدند و البته که آمریکا خودش بیشترین سود را در این میان برد. ایالات‌متحده هم‌زمان با اتحاد با کشورهای بیشتر، تجارت را نیز با آن‌ها افزایش می‌داد و از توسعه صنعتی آن‌ها بهره می‌برد.
در دهه‌های اخیر، اوضاع تغییر کرد. رشد کشورهای رقیب برای آمریکا، هزینه‌های سنگین نظامی، ورشکستگی اقتصاد داخلی و در نهایت قطبی شدن شدید عرصه سیاست داخلی ایالات‌متحده، سبب تحلیل رفتن قدرت نسبی ایالات‌متحده در جهان شد. 
با اینکه ایالات‌متحده، چتر حمایت نظامی خود را برای کشورهای متحدش مانند ژاپن ایجاد می‌کند و برای کشورهایی مثل ویتنام در مقابل چین ایجاد توازن می‌کند اما در دو دهه گذشته ایالات‌متحده اعلام کرده است که دیگر نمی‌خواهد چنین شریکی برای کشورها باشد. دیگر کشورها در پاسخ به تغییر سیاست‌های ایالات‌متحده، در تلاش‌اند با قراردادهایی به‌سوی موازنه میان آمریکا و چین و تأمین منافع خودشان بروند. برای نمونه می‌توانیم روابط کشورهای استرالیا، ژاپن و ویتنام را با ایالات‌متحده در سال‌های اخیر مد نظر داشته باشیم. 
استرالیا
استرالیا نزدیک‌ترین و طولانی‌ترین اتحاد منطقه آسیا و اقیانوسیه را با ایالات‌متحده داشته است. بااین‌حال وقتی در سال 2002 دولت بوش تصمیم گرفت بر واردات فولاد از این کشور تعرفه وضع کند وزیر خارجه استرالیا اعلام کرد که ایالات‌متحده در حال بر هم زدن روابط اقتصاد جهانی است. هم‌زمان با چنین اقداماتی، دولت استرالیا تصمیم گرفت به دنبال روابط اقتصادی نزدیک‌تر با چین برود و اعلام کرد که:" اقتصاد روبه رشد چین مهم‌ترین روند طولانی‌مدت منطقه است". البته در دوران اوباما تلاش‌هایی برای ایجاد موازنه با چین به نفع ایالات‌متحده انجام شد اما پس از خروج آمریکا از پیمان شراکت ترنس-پسیفیک (پیمانی میان کشورهای آسیایی حاشیه اقیانوس آرام به جز چین و آمریکای شمالی)، همه اعضای این پیمان متوجه شدند که ایالات‌متحده دیگر خواهان انجام تعهدات امنیتی‌اش در این منطقه نیست.
ژاپن
ژاپن و ایالات‌متحده از زمان پایان جنگ جهانی دوم متحدان نظامی بوده‌اند. با توجه به تهدید همسایگانی همچون چین و کره شمالی،  توکیو همواره سعی کرده است که روابط نظامی خود را با ایالات‌متحده نزدیک نگه دارد. از لحاظ اقتصادی نیز ژاپن همکاری عظیمی با آمریکا به ارزش 195 میلیارد دلار دارد. بااین‌حال مانند استرالیا، همکاری‌های دو کشور در حال کاهش یافتن است. پس از خروج آمریکا از شراکت ترنس-پسیفیک، ژاپن تصمیم گرفت که روابط خود را با چین گسترش دهد و برای مثال در پروژه احیای جاده ابریشم به آن کمک کند. همچنین همکاری‌های توکیو با بانک سرمایه‌گذاری زیرساخت آسیا که چینی است گسترش یافته است. در سال 2018 ژاپن قرارداد تجارت آزادی با اروپا امضا کرد که پاسخی به تعرفه‌های ایالات‌متحده بود. ژاپن همچنین در تلاش است که همکاری‌های خود را با کشورهایی مانند استرالیا، سنگاپور، میانمار و هند گسترش دهد.
ویتنام 
ویتنام مانند استرالیا و ژاپن با ایالات‌متحده متحد نبوده و هنوز هم اثرات جنگ ویتنام بر روابط دو کشور محو نشده است. با این‌حال رشد چین برای ویتنامی‌ها نگرانی به همراه دارد. این کشور به دنبال بازارهای جدید در آسیا و فراتر از آن است. درحالی‌که سیاست خارجی ایالات‌متحده نامعلوم است، ویتنام تلاش کرده که با کشورهای دیگر مذاکره کند و توافق ترنس پسیفیک را بدون آمریکا به اجرا در آورد. اگرچه هنوز ویتنام به دنبال مشارکت در بازار سودآور ایالات‌متحده است اما تلاش می‌کند که اگر روند افول آمریکا ادامه یابد، با چین همکاری‌های خود را گسترش دهد.
نتیجه‌گیری
اکنون کشورهای منطقه همگی به سمت چین حرکت کرده‌اند و این بسیار خطرناک است زیرا چین همواره در روابط اقتصادی و سیاسی خود به‌گونه‌ای عمل می‌کند که فقط به نفع خودش باشد. پکن حتی اگر کمک اقتصادی ناچیزی نیز به کشورها انجام دهد باز هم به دنبال استفاده سیاسی و اقتصادی از آن خواهد رفت (برای مثال در سیاست استرالیا دخالت کرده‌اند). ایالات‌متحده باید تلاش کند که چنین اتفاقی نیافتد و کشورهای منطقه به سمت چند جانبه گرایی حرکت کنند. همچنین واشنگتن باید به تمامی کشورها این ضمانت را بدهد که اقداماتش همواره در جهت حفظ امنیت تجارت و رونق منطقه خواهد بود. برای چنین ضمانتی باید برای متحدان قدیمی و جدید خودش احترام قائل باشد. حتی اگر هژمونی ایالات‌متحده نابود شود، بر اساس همکاری چند جانبه نظم جهانی می‌تواند برای همه اعضای آن از جمله ایالات‌متحده مثمر ثمر باشد.
 
بیدیشا بیسواس استاد علوم سیاسی در دانشگاه وسترن واشنگتن است.

ارسال نظرات

آخرین اخبار