افراط و تفریط در هر امری ناپسند و مذموم است، به این معنا که چه ما با توجه به پیشرفت تکنولوژی از فضای مجازی به کل به دور باشیم و چه اینکه غرق در این فضا باشیم، هر دو تقریبا به یک اندازه آسیب زا هستند.
به گزارش سرویس اجتماعی قزوین خبر؛در دنیای مدرن و الکترونیک امروز که در اکثر منازل انواع و اقسام تلفنهای همراه، سیستمهای رایانهای و لوازم هوشمند گوناگون به چشم میخورد، برای جا نماندن از دنیای حقیقی نیازمند این هستیم که حضور در فضاهای مجازی را مدیریت کنیم. با آغاز فصل مدارس این احساس نیاز فزونی گرفته و ضروری است که خانوادهها، علی الخصوص والدین جهت ارتباط بیشتر و مستمر با فرزند خویش، قدری از فضای مجازی فاصله بگیرند و به دنیای حقیقی بپیوندند.
افراط و تفریط در هر امری ناپسند و مذموم است، به این معنا که چه ما با توجه به پیشرفت تکنولوژی از فضای مجازی به کل به دور باشیم و چه اینکه غرق در این فضا باشیم، هر دو تقریبا به یک اندازه آسیب زا هستند. مرتضی امیری، کارشناس رسانه و فضای مجازی در این رابطه می گوید: «مهمترین مقولهی مورد تأکید به خانوادهها، شناخت خصوصیات نسل حاضر است. نسل حاضر یک سری خصوصیات دارد که با نسل قدیم کاملا متفاوت است. نسل کنونی بیشترین مطالباتش را در تفریح میبیند و در لابلای این تفریح درس و پیگیری مسائل دیگر را نیز می گنجاند، یعنی چیزی را که دوست دارد فکر میکند به دردش میخورد. درست به همین خاطر است که وقت زیادی را با گوشی و بازیهای رایانهای میگذراند».
این خانواده آشنا
بیایید فضای خانهای را تصور کنیم که احتمالاً برای ما آشناست. مادر سر در گوشی همراه خود فرو برده است. تقریبا در اغلب موارد این چنین است. فرزند کوچک که ذاتأ نیاز به توجه و حمایت عاطفی والدین دارد، مدام به سمت مادر میرود و از او در رابطه با مسائل پیرامون خود سوال میپرسد و کنجکاوی میکند تا مادر به او قدری توجه کند. اما مادر در گروههای فامیلی یا دوستانه مشغول چت است و فرصتی برای پاسخ دادن به سوال فرزند ندارد و یا حوصلهی بازی کردن با او را ندارد و دائم به بهانههای مختلف او را از خود میراند که از چت کردن یا گشت زدن در پیجهای متنوع اینستاگرام باز نماند. هر چه کودک بیشتر به سمت مادر میآید، مادر بیشتر عصبی میشود. در ادامه مادر که سماجت کودک را میبیند داد و فریاد میکند و ممکن است حتی کودک را تنبیه کند. چند ساعت بعد پدر از سرکار به منزل باز میگردد. به محض رسیدن، او نیز بدون توجه به نیازهای کودک، گوشی تلفن همراهش را به دست میگیرد و مانند مادر مشغول به گشت زنی در فضای مجازی میشود. پدر در گوشهای از منزل و مادر در گوشهای دیگر از منزل سر در گوشیهای خود فرو بردهاند. کم کم و به مرور زمان کودک عصبی و پرخاشگر میشود و یا به دلیل عدم دریافت توجه از سوی والدین، منزوی، گوشهگیر و افسرده میگردد و اعتماد به نفسش را از دست میدهد. در خانهی مذکور، فرزند بزرگتری نیز حضور دارد که دانش آموز است. دانش آموز نیاز به حمایت تحصیلی دارد. والدین دائم سرشان در گوشیهای تلفن همراهشان است و فرصت کمتری برای حضور در جلسات اولیا و مربیان دارند. به عبارتی زمان از دست این گونه والدین در رفته است. نه در جلساتی که در مدرسه تشکیل میشود به صورت مداوم شرکت میکنند و نه پیگیر مباحث تحصیلی و اخلاقی فرزندشان از مدرسه هستند. دانشآموز با مشاهدهی بیتوجهیهای والدین کم کم افت تحصیلی پیدا میکند، در زندگی احساس خلآ میکند و این تنهایی او را تحت فشار قرار میدهد. کم کم دیرتر از معمول از مدرسه به منزل برمیگردد و زمان بیشتری را با دوستان و همسالان میگذراند. حال اینکه این دوستان از چه طیفی باشند و چگونه تنهایی وی را پر کنند میتواند آغاز زنگ خطر باشد؛ اما بیگمان مسائلی از این دست زندگی و آینده ی وی را تحت الشعاع قرار میدهند. در چنین خانهای، هیچ چیز سر جای خود نیست، آسیبهای اجتماعی در کمین آینده این خانواده است و مدیریت اقتصادی، روابط عاطفی و خانوادگی در معرض تهدید است.
خانوادههای آسانگیر، سخت گیر، بیخیال و مقتدر
امیری خانواده های امروزی را در بحث تربیت فرزند به این صورت تقسیم بندی میکند: «در بحث تربیت فرزند و مواجهه با درخواستهای رسانهای فرزندان، خانوادههای امروزی به چهار دسته تقسیم میشوند: خانوادههای آسانگیر، خانوادههای سختگیر، خانوادههای بیخیال، خانوادههای مقتدر. خانوادهی آسان گیر خانوادهای هستند که در آن فرزند مشخص میکند که چقدر از فضای رسانهای استفاده کند. مثلا فرزند از محل تحصیل یا کار به منزل میآید و مستقیم به اتاق خودش میرود و از همان جا پای میز رایانه مینشیند یا تبلت و گوشی به دست میگیرد و یا حتی محو تماشای تلویزیون میشود و مادر تغذیه اش را هم پای میزش میبرد. این خانوادهها سهل انگار هستند، یعنی کمتر مقولهی تربیتی فرزندان مورد نظرشان است. چنین بچههایی معمولأ سرکش، نافرمان و طغیانگر میشوند».
وی میافزاید: «در مقابل چنین خانوادهای، خانوادهی سختگیری وجود دارند که کمتر با فرزندان ارتباط برقرار میکنند. این خانوادهها به بچه استقلال نمیدهند. ما در مباحث دینی هم داریم که بچه از همان ابتدا باید مسئولیت پذیر باشد. در این خانوادهها معمولأ داد و فریاد حاکم است. از خصوصیات فرزندانی که در خانوادههای سخت گیر رشد میکنند میتوان به اجتماعی نبودن فرزندان، اعتماد به نفس ضعیف در آنان و مضطرب بودن اشاره کرد.
امیری اظهار میکند: «در کنار اینها، خانوادههای بیخیال نیز وجود دارند. در این خانوادهها احتمالأ پدر و مادر هر دو شاغل هستند و از یک نهاد دیگر انتظار تربیت و پرورش فرزندانشان را دارند، یعنی احساس میکنند خود خانواده در تربیت فرزند نقشی ندارد و آموزش و پرورش، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و ارگانهایی از این قبیل باید برای پرورش کودک تصمیمگیری کنند و روی این مسئله کار کنند. در این خانوادهها همهی انرژی والدین روی مقولهی اقتصادی میچرخد و کمتر برای مباحث فرهنگی و اجتماعی بچه برنامهریزی میکنند. این خانوادهها ارتباطشان با فرزندانشان ضعیف و محدود است. در چنین خانوادههایی عمومأ فرزندان دچار افراط و تفریط میشوند و نمیتوانند مرزی را برای کارهای خود مشخص کنند. همین امر باعث میشود این فرزندان به مرور زمان دچار افسردگی شوند، به بازیهای رایانهای اعتیاد پیدا کنند و پرخاشگر شوند. برخی جامعه شناسان معتقدند در جامعهی کنونی مدت زمانی که زن و شوهر با هم یا والدین با فرزندان در 24 ساعت مکالمه میکنند کمتر از 15 دقیقه است. این یعنی یک بحران که ما در عصر حاضر درگیر آن هستیم. در انتهای این دسته بندی، خانوادهی مقتدر وجود دارند که معقول و منطقی برخورد میکنند. این خانوادهها برای زندگی روزمرهشان در مواجهه با رسانه، قانون میگذارند».
رژیم مصرف رسانهای در خانواده مقتدر
امیری در ارتباط با رژیم مصرف رسانه میگوید: «ما همانطور که در زندگی روزمره رژیم مصرف غذایی داریم، نیاز است که یک رژیم مصرف رسانهای نیز در خانوادهها تعریف کنیم. در خانوادههای مقتدر والدین قانون میگذارند که بچه مثلا روزی 2 ساعت اجازه دارد تلویزیون نگاه کند، یا روزی یک ساعت میتواند بازی رایانهای انجام دهد، سر سفره یا میز غذا تلویزیون باید خاموش باشد، اگر موقع صرف غذا گوشی هر کدام از اعضای خانواده زنگ خورد جواب نمیدهند، هر هفته پنج شنبهها بعدازظهر زمان این است که بچهها جهت تفریح به بازیگاه برده شوند، پدر و مادر در تایمی که مربوط به بازی بچهها است تدارک دید و بازدید نمیبینند. خانوادههای مقتدر چنین قانونهایی در منزلشان حاکم است و همهی اعضای خانواده موظفند این قوانین را رعایت کنند. این خانوادهها قوانین موفقی در مواجهه با رسانه جهت فرزند پروری دارند، ضمن اینکه ارتباط نزدیکی هم با فرزندانشان دارند. این خانوادهها در عین اینکه مقتدر هستند ولی مهربانند. چنین خانوادههایی به بچههایشان استقلال میدهند. مثلا وقتی زن و شوهر با هم مشورت میکنند و بچه میآید موضوعی را مطرح میکند و می خواهد مشورت بدهد، ممکن است به حرف فرزند عمل نکنند ولی حتما حرفش را میشنوند. این به معنای استقلال دادن به فرزند است. نکتهی قابل تآمل در این خانوادهها این است که والدین ترسی از رفتارهای نامناسب فرزندانشان ندارند. یعنی اگر بچه احیانأ تصاویر نامناسبی را هم در اینترنت دید، این گونه نیستند که سریع بگویند پس اینترنت را قطع کنیم. یعنی صورت مسئله را پاک نمیکنند، بلکه به دنبال روشهای جایگزین مناسب هستند. اگر همان جا بخواهند بچه را بازخواست کنند بچه دیگر عملأ پدر و مادر را مرجع خود نمیداند که بیاید خیلی چیزها را به آنان بگوید، بلکه دیگر سلب اعتماد صورت میگیرد. این پدر و مادر در فرصت مناسب دیگری به دنبال محتوای جایگزین برای فرزندنشان میگردند».
راهکارهایی برای مدیریت مصرف رسانه
میزان استفاده از فضای مجازی مانند استفاده از هر چیز دیگری نیاز به مدیریت صحیح دارد. استفاده از فضای مجازی و همگام شدن با دنیای مدرن و الکترونیک نه تنها نیاز است، بلکه لازم و ضروری است، ولی چگونگی استفاده از آن نیز بسیار مهم و حاِئز اهمیت است. این حضور باید زمان بندی شده باشد. کارشناس رسانه و فضای مجازی، در مورد ارائهی راهکار برای استفادهی مناسب از فضای مجازی این چنین میگوید: «ما در راهکارهایی که به خانوادهها میدهیم معمولأ در حالت کلی میگوییم که ساعتهای وابستگی به رسانه را با فعالیتهای مناسبِ جایگزین کم کنند. البته در این فضا هم ما گاهأ تندرویهایی داریم. نکتهی دیگر در ارائهی راهکارها این است که در ارزیابیهایی که انجام شده سطح سواد رسانهای خانوادههای ما پایین است. ما به خانوادهها میگوییم بروید آموزش ببینید. حتی شده از بچههایتان آموزش ببینید، هیچ اشکالی ندارد. ضمن اینکه والدین یاد میگیرند، بچه هم برود یاد بگیرد. چون این بچهها آیندهسازان این مملکت هستند و باید مهارتهایی را یاد بگیرند. ضمن اینکه لازم است بگوییم امروزه آیندهی اکثر مشاغل روی فضای مجازی و اینترنت تعریف میشود. نکتهی دیگر این که ما میگوییم خانوادهها در این فضا با فرزندانشان همراهی کنند. مثلأ اگر من با بچهام یک دست پلی استیشن بازی میکنم، او صرفأ دارد تحت عنوان سرگرمی بازی میکند، اما من نگاه کنم ببینم این بازی چه تغییراتی در فرزند من ایجاد کرده است؟ آیا باعث خوشایند بچهام شده، یا باعث پرخاشگری یا تحریک شهوت یا چیزهایی از قبیل شده است؟ بهترین روش تربیت فرزند همین بازیها است که لازم است به فراخور سن فرزندمان باشد. یکی دیگر از موضوعات، ایجاد و برقراری صمیمت در خانواده است. شعار دنیای ارتباطات این بود که افراد را به یکدیگر نزدیک میکند، در حالی که ما می بینیم که امروز فرد در خانهی خودش غریب است. یعنی ما به خانوادهها میگوییم که یک عضو جدید به نام گوشی یا تبلت به خانهها آمده که او دارد بچههای ما را تربیت میکند. در این رابطه، ایجاد فضای صمیمی در خانواده خیلی اثرگذار است، چون باعث ایجاد اعتماد بین اعضای خانواده و شناخت بهتر آنها از یکدیگر میشود».
گزارش : معصومه امینی
ارسال نظرات