این سخنی مختصر و کوتاه است در ارتباط با لزوم آموزش و درک سواد فضای مجازی.
بارها و بارها دغدغهمندان رسانهای و فعالان فرهیخته فرهنگی از لزوم آموزش خبرنگاران، اصحاب رسانه و فرهیختگان فرهنگی و حتی عموم مردم نسبت به فضای مجازی سخن گفتهاند. اما متأسفانه هنوز عزم فراگیری میان خبرنگاران و اصحاب رسانه استان مشاهده نمیشود و نتیجهاش میشود همین.
در خاطر دارم که در ایام نوجوانیام در مطبوعات قزوین بیشمار غلط و مشکلات نگارشی میدیدم. در یک مورد آن خاطرم هست که یک هفتهنامه در واکنش به بیانیه یک نهاد دانشجویی تیتر یک خود را باعنوان «بیانیه شدیدالحن!» منتشر کرده بود در حالی که واژه صحیح شدید اللحن بود. اما امروز با پیشرفت فناوریها و توسعه فضای مجازی این اشتباهات به مفاهیم و کاربردها توسعه پیدا کرده است.
نمونه بارز آن تیتر یک هفته نامه فروردین امروز است. خبرنگار محترم و رسانه مورد نظر بدون درک صحیح و درست از فضای مجازی و بدون شناخت کافی از این فضا، نتوانسته بین مفهوم شبکه اجتماعی و پیامرسان تفاوت قائل باشد و در واکنش به فیلترینگ تلگرام از تیتر: «سرنوشت 600 شبکه اجتماعی قزوین چه میشود» استفاده کرده است.
اینکه فیلترینگ راهکار مناسبی است یا نه یک بحث جداست، اینکه تلگرام تهدیدهای امنیتی و اقتصادی واضح و مشخص هم دارد یک بحث جداست؛ اما مسأله مهم اینجاست که میلیونها کاربر فضای مجازی در ایران اساساً در 600 شبکه اجتماعی عضو نیستند، اساساً بعید است که تعداد شبکههای اجتماعی مورد اقبال در ایران به عدد انگشتان دست هم برسد، تا آنکه بخواهد 600 شبکه اجتماعی در قزوین نابود شده باشد.
در واقع هفتهنامه فروردین امروز قصد داشته به بررسی وضعیت حدود 600 کانال(با ماهیت ارتباط یک طرفه و تنها در یک ابزار پیام رسان) بپردازد و در اشتباهی مسلم ناشی از کمبود سواد فضای مجازی از عنوان شبکه اجتماعی استفاده کرده است.
اگر خبرنگاران استان قزوین و اصحاب رسانه ضرورت آموزش سواد فضای مجازی را درک کرده بودند، این کمترین مفاهیم را هم بجا و مناسب بکار میبردند. تلگرام با تمام کاربردهایش اساسا یک پیامرسان است نه یک شبکه اجتماعی. پیامرسان هم قابلیت ارتباط و تبادل اطلاعات دارد، همانقدر که فضای آن محدود به یک گفت و گوی دونفره، یا یک گروه با اعضای مشخص میشود، میتواند فضایی کاملاً یک طرفه به نام کانال داشته باشد و وضعیت اشتراک عمومی در آن معنایی ندارد. در حالی که شبکه اجتماعی بر پایه تعامل شکل گرفته. الزام آن تعاملی بودن آن است، یعنی یک پست برای تعامل و درگیری مخاطبان پیرامون آن به اشتراک گذاشته میشود و در ارتباط با هر پستی قابلیت تعامل، گفتوگو(کامنت)، پسند، بازنشر و قابلیتهای دیگر وجود دارد.
بگذارید یک دستهبندی مصداقی ارائه کنم: تلگرام، واتس اپ، گپ، آیگپ، سروش و امثالهم پیامرسان هستند، در حالی که توییتر، فیسبوک، لینکداین و شاید اینستاگرام مصداق شبکه اجتماعیاند.
آنچه گفته شد نه از باب تاختن به یک نشریه یا یک خبرنگار است، بلکه گمان میکنم ضرورتی انکار ناپذیر است برای اینکه ما اصحاب رسانه درک کنیم عدم تمایل به آموزش و نداشتن سواد فضای مجازی، عدم شناخت ما از فضای مجازی، عدم شناخت از رژیم مصرف رسانهای و عدم شناخت تکنیکهای اقناعی محتوای رسانههایمان را دچار اشکال، ضعف و بیهودگی میکند. بیایید باهم سواد فضای مجازی را بیاموزیم، این ضرورت جدی است.
ارسال نظرات