نیم نگاهی به برنامه ی خندوانه

کدخبر: 1713

برنامه ای که با شعار شادی برای مردم نیاز است که باید به هر نحو پاسخ داده شود، موجب پذیرش و نفوذ در بین مردم را رقم زد.

به گزارش سرویس فرهنگی و هنری قزوین خبر، افسردگی یکی از شایع ترین بیماری های قرن بیست و یکم شناخته و معرفی شده است. در دنیایی که سازمان بهداشت جهانی طبق تخمین ها و برآورد؛ آن را به عنوان دومین بیماری در سال 2020 به جهانیان معرفی میکند.

با نگاهی گذرا به کشور خودمان ایران متوجه میشویم که 23 درصد جمعیت 15 تا 60 سال کشور، به بیماری های روانی مبتلا هستند.افسردگی هم یکی از بیماری های مرتبط  با روح و روان آدمی است که بخش اعظمی از جامعه ی کنونی را  درگیر کرده است.بیماری ای که با توجه به هزینه های بالای درمان تبدیل به یک معضل اساسی شده است.

در شرایط فعلی که اقتصاد تبدیل به یک بیماری سخت درمان ،  شده است و اکثر مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند؛ یکی از در دسترس ترین رسانه ها، بعبارتی تریبون سیما در اختیار سازندگانی قرار میگیرد که توهم القای شادی به سایرین را زده اند.توهمی که شاید درک آن بعد از سه فصل از تولید برنامه، تنور تولیدش داغ تر از روز قبل می شود.

خندوانه....

بهرنگ-دزفولی-زاده-35

برنامه ای که مثل سایر برنامه های طنز تولیدی به ادعای برخی از کارشناسان قصد ایجاد یک فضای مفرح در قالب مفاهیم دینی ولی به طور غیرمستقیم به مردم را دارد و توانسته است ترویج خنده ی حلال را بدهد.

صحبت از برنامه ای است که درآن قصد تخریب یا مذمت خندیدن یا خنداندن را به هیچ وجه نداریم اما چه خوب است که نگاهی هم به منابع دینی مان داشته باشیم، چه زیبا در حدیثی از مولای متقیان، امیر مومنان علیه السلام آمده است که خداوند نسبت به سه چیز خشم شدید دارد: 1.خواب بدون بیداری 2.خنده ی بدون دلیل 3.خوردن در حالت سیری

تفسیر این حدیث نیاز به یک کارشناس دینی دارد اما تولید برنامه های این چنینی در سیمای جمهوری اسلامی که کپی و مشابه آن در شبکه های بیگانه تولید و یا پخش شده است 3 نکته را به ما متذکر میشود:

1.دین شناسنامه ای ما تفاوتی با پیروان دیگر مذاهب ندارد.

2.برنامه ای که سازندگان آن بین شادی بعنوان یک مفهوم اساسی با خنده بعنوان یک مسکن موقتی تفاوتی قایل نیستند نمیتوان شاهد تولیداتی با محتوای فاخر بود.

3. هدف گزاری ها و سیاست گزاری ها ی سیما با انحراف معیاراز تولید واقعی در حال پیشروی است.

نیم نگاهی به سیر تطور خندوانه

226944-364__1450637000_5

تولید فصل اول:

در بخش ابتدایی تولید این برنامه، شعاری  همراه با شور مردمی سرلوحه ی قشر خاصی از مخاطبین قرار گرفت؛ " شادی برای مردم نیاز است که باید به هر نحوپاسخ داده شود." این شروع موجب تست پذیرش و نفوذ در بین مردم را رقم زد.برای ایجاد یک فصل دیگری از برنامه علایق مردم شناسایی و رصد شد.

تولید فصل دوم:

فراگیر شدن برنامه و توسعه ی مخاطب در اکثر سلیقه هادر نهایت کمک به تثبیت این برنامه در زندگی مردم شد به گونه ای که سازندگان آن به عنوان یک مرجع ملی مردمی معرفی شدند و شعار خود را بر این مبنا قرار دادند:

"کی خندوانه نگاه نمیکنه؛ کی میتونه خندوانه را حذف کند، قشری هست که خندوانه را نبیند؟"

برای تثبیت شدن نیاز به پاسخ دادن به همه ی سلایق بود،از مهمان های متفاوت از خواننده، معلم، بازیگر، پزشک گرفته تا سیاستمدار، ادیب، نویسنده و ...همه به این برنامه ی شاد و مردمی دعوت شدندتا با برگزاری مسابقه ی خنداننده ی برتر، کتابخوانی و استفاده از موبایل بعنوان یک ابزار فراگیر برای یک مشارکت اجتماعی و عمومی استفاده ی لازم و کافی شود.

تولید فصل سوم با هدف قبح شکنی:

تولید این فصل از برنامه و پخش آن در نوروز همراه با بخش جذابی بنام لباهنگ بود یا بعبارتی لب زدن ترانه ها توسط افراد چهره و شاخص، پذیرش حرکت بدن از فردی غیر از خواننده، تکان دادن دست و پا بصورت ریتمیک با آهنگ، پرش در ضرب آهنگ هاروی استیج، جست و خیزهای غیر متعارف و اشاره کردن به مخاطب در اشعار عاشقانه که ای کاش مسئله در همین جا مختوم می ماند.مواردی که حتی در بخش های خبری مورد انتقاد مردم در سال گذشته قرار گرفت.

تولید این فصل از برنامه تفاوتی هم با سایر بخش های تولیدی داشتبرگزاری مسابقه بین خانم های بازیگر و یا شهره؛ استفاده از الفاظ منفرد بین مجری و مهمانان خانم؛ ابراز هیجاناتنامناسب توسط خانم ها در طول برگزاری مسابقه، مسابقه ی لباهنگ در بخش خانم ها و امتیاز دهی توسط حضار با دقت بر چهره ی خانم مسابقه دهنده و....

وقتی چنین انحرافاتی دریک برنامه از رسانه ی فراگیر ملی با برچسب دینی بودن به خورد مخاطب داده میشود به گمانم غیر قابل چشم پوشی و اغماض است.

در احادیث بسیار از ائمه ما نقل شده است که خنده ی بی دلیل نشانه ی جهل و نادانی است و دل را می میراند...کاش قبل از زدن برچسب حلال و اسلامی کمی تعریف خنده را در منابع دینی مان جستجو می کردیم:

"و خنده اولا ً باعث شادی روح و قلب انسان می شود؛ دوما ً آدمی را به یاد خدا اندازد، سوما ً نشئت گرفته از شگفتی باشد."

اما یک سوال از سازندگان و تهیه کنندگان این برنامه

چرا در فصل جدید برنامه خبری از مهمانان متفاوت و قسمت های متنوع برای جلب و جذب مخاطب گوناگون نبود؟

با اندکی زیرکی در پاسخ به این سوال باید گفت: چون دیگر مخاطب جذب شده است و الان وقت تاثیر گذاری است و وقت پذیرش استانداردهای جدید و نظام جدید می باشد.

ببینیم و بدانیم که چگونه نرم نرم پذیرش ایجاد میشود.

چقدر شبیه می دانم این جریان را به خیلی از پدیده های به اصطلاح فرهنگی موجود در جامعه ی فعلی، شاید بهترین تمثیلی که بتوانم ذکر کنم به بستن و باز کردن چشم هایمان باشد درآن زمانی که مانتوها سانت سانت کوتاه شد و شکل و شمایل پاچه ها تغییر کرد،شلوارها آب رفت .به آن زمانی که تقاضا برای عرضه ی مانتوهای بلند چاک دار فراهم شد تا جایی این سیل خروشان کار خودش را کرد که الان شاهد پیراهن های جلو باز با ساپورت های رنگی هستیم چرا؟؟

چون با هربار بستن و باز کردنها فقط یک جمله گفتیم " یه کم تغییر کرده است" در واقع تغییر در یک برنامه ی نرم اتفاق افتاد.آن قدر نرم که مغز ما، ذهن ما عادت کرده بود.فقط یک جمله می توان گفت در واقع قبح ها شکسته شده بود.

انتهای پیام/

 

  • علیخانی 0 0 پاسخ

    عالی بود
    ایکاش حرکتی عمومی علیه اینگونه شادی های افسرده آفرین شروع شود.

ارسال نظرات

آخرین اخبار