مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی قزوین در مصاحبه اختصاصی با قزوین خبر

کدخبر: 1726

مصاحبه ای شفاف و بی پرده با مرد شماره یک فرهنگ و ارشاد استان که به گواه اهالی هنر و سیاست می توان او را جنجالی ترین مدیر کل منصوب شده دولت امید نامید. اسکندری نژاد حاشیه های قبل از ورودش را بی اخلاقی می داند و اصلا شائبه ورود باتوم به دستان به عرصه مدیریت را قبول ندارد. دیگر مدیران منصوب شده را سیاسی تر از خودش می داند و مورد فتنه 88 نیز می گوید : تا قبل از انتخابات حامی کاندیدای سبز پوش بودیم و بعد از انتخابات، هیچ قدم و قلمی بر آن نزده ام. او نیز همچون مدیران دیگر، برنامه هایش را به سه بخش کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم کرده است اما شاید باور کردنی نباشد که برنامه کوتاه مدت خود را وفاق بین پرسنل اداره کل فرهنگ! و ارشاد! قرار داده باشد. پاسخ هایش به سوالات اغلب با چاشنی احتیاط است، هیچ سوالی را بی پاسخ نگذاشت اما سوالات بی جواب بسیار داشت.

آقای دکتر به عنوان اولین سوال خودتان را بیشتر معرفی می کنید؟

چه مقدار شما می دونید که من بقیه اش را عرض کنم.

ما از سوابق جهبه و جنگ، سوابق تحصیل ، سوابق کار که در حراست دانشگاه بین الملل امام خمینی (ره) بودید می دونیم.

-بعید می دونم دیگه چیزی باقی مونده باشه.

فکر می کنم سوالاتم را جزیی تر بپرسم زوتر به جواب می رسم، قدری از سوابق فرهنگی تان بفرمایید؟؟

طبیعتا کار کردن در محیطی فرهنگی همچون دانشگاه تحربیات فرهنگی و آموزشی خوبی را برای فرد به همراه خواهد داشت ضمن اینکه بنده به سبب حضور در شورای نشریات و تشکل ها، بسیاری از مراسمات و ... در تصمیم سازی ها و سیاست گذاری ها که عمدتا فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بودند حضور داشتم و نقش آفرینی می کردم

*و دقیقا هم به تناسب جایگاه تان (که حراستی بود) نقش ممیزی در تصمیمات داشتید؟

نه لزوما

نقش حراست بعنوان نیروی قهریه و به قول شما ممیزی، بعد از تصویب موضوع برگزاری مراسمات و یا چاپ نشریات بود ولی در زمان تصمیم گیری یک عضو مثل سایر اعضاء، نظرات کارشناسی درباره موضوع می دادم.

اینکه می گویند ورود یک حراستی به عرصه مدیریت یک سیستم، ورود باتومی است را قبول دارید؟

ابداً این موضوع را قبول ندارم. اگر خاطرتان باشه زمانی که در دوره اصلاحات من مدیر حراست بودم  کل حراستها از طرف آقای یوسنی دبیر وقت اصلاحات، حراست فرهنگی تعریف شده بودند ضمن اینکه ما در مقابل باتوم ها اون موقع می ایستادیم. اگر خاطرتون باشه بسیاری از مراسم ها توسط عناصری به عنوان سرخود به هم می ریخت و از برگزاری آن ممانعت می کردند و ما تلاشمون این بود که اونها حتی المقدور به تعصیلی نکشه و انجام بشه.

آقای دکتر اهم برنامه های شما در زمان مدیریت (برای هر مدتی که هستید) چیست؟؟

خدمتتان عرض شود، اولولیت اول ما که البته خیلی هم مهم است؛ احیای شورای فرهنگ عمومی است که از خرداد ماه تعطیل بوده و متولی ندارد.

دغدغه و نگرانی اصلی من این است که زیر ساخت های  آسیب دیده فرهنگ عمومی احیاء شود. شما ببینید الان جایگاه صبر و حوصله و تحمل رقیب، گذشت و ...در فرهنگ عمومی مردم ما کجا واقع شده؟ دغدغه ی شخصی و اصلی من احیای شورای فرهنگ عمومی است.

البته ما مجری سیاست های بالا دستی ابلاغی از وزات خانه هم هستیم. کانون های فرهنگی مساجد از عمده فعالیتهای ماست البته به دلیل وجود پتاسیل و ظرفیت های غنی تری که  سازمان تبلیغات  و حوزه های علمیه دارند، و بضاعت اندک ما در حد خودمان رسیدگی می کنیم.ولی بالاخره جزو وظایف ماست.

تحکیم و احیای فعالیتهای هنری قشر هنرمندان از دیگر برنامه هایم است، هنرمندان قشر نجیب و بی ادعا و بی توقعی هستند که متاسفانه حقوقشان نادیده گرفته شده است.

*آقای دکتر شما وارد یک بحث  شده اید که تصمیم دارم بطور کامل در موردش صحبت کنیم. بحث شورای فرهنگ عمومی استان قزوین که باید سیاست های کلان فرهنگ شهری را اعمال کند. اگه اجازه بدید در قسمت بعدی بهش برسیم.

تعریف خودتان از فرهنگ چیست؟؟

بحث من همینه . به نظر من فرهنگی بهتره که در واقع شامل همین مصادیق هستش شما  "فرهنگ را به ما هو فرهنگ" نمی تونید کلمه مجرد تعریف کنید. فرهنگ به نظر من یک بسترسازی عمیق در مولفه های مختلفی من جمله همین مقوله هایی که عرض کردم هست تعریف میشه من جمله تعامل سازنده، صبر و بردباری، خویشتن داری و ... که در راسشون قضایای اخلاقی تعریف می شه تحت عنوان فرهنگ تعریف میشه که در واقع بخشش هم شاملیت اصلیش همین بحث فرهنگ عمومی می باشد.

*در سوال قبل که برنامه کوتاه مدت و بلند مدت را پرسیدم، اشاره کردید به بحث فرهنگ عمومی که احتیاج به برنامه ها و زیر ساخت های سنگینی دارد و  جزء برنامه های بلند مدت است. برای کوتاه مدت چه برنامه ای دارید؟؟

اولین مشکل و الویت ما در اداره ارشاد این است که ما همین دغدغه ایی که عرض کردم متاسفانه شامل حال همکاران خودمان هم می شود. به دلیل کم توجهی به همین مقوله های فرهنگی، متاسفانه در اداره خودمان گروه ها و شعب مختلفی میان پرسنل است که با هم دیگر به شدت مشکل دارند و تضاد و چالش دارند.  تلاش کنیم که ان شاء الله هر چقدر که می توانیم این مشکلات را حل کنیم واقعا ما مشکلات اساسی داریم مثلا در واحدی دو نفر نیستند که بتوانند با هم مهربان باشند. چطور می توانند با یکدیگر در یک کار مشترک همکاری کنند.امیدواریم بتوانیم این مراحل را سپری کنیم. به دلیل همین مشکلات و چالش هایی که در 3 – 4 ماه گذشته وجود داشته بخشی از امور حیاتی اداره کل اصلا پیگیری نشده من جمله بودجه که اطلاع دارید آخر سال بودجه ها تصویب می شود و چانه زنی می شود که برای چه مقوله هایی و چه مصارفی چه هزینه هایی تصویب می شود . یکی از بزرگترین گرفتاری های دو سه روز اخیر این است که یک رایزنی با استاندار محترم و آقای یاری مدیر سازمان برنامه و بودجه داشته باشیم البته ما در دراز مدت یک بحث هایی را تعریف تیپی و کلیشه ای شده مثلا نمایشگاه کتاب که جزو وظایف ارشاد است که یکی از نمود های امور فرهنگی در اداره ارشاد تعریف شده  و متاسفانه به همین دلیل معطل مانده. 

02

*آقای دکتر حالا تقسیم بندی که ما الان می توانیم بکنیم این است که برنامه کوتاه مدت تان، اصلاح امور اداره؛ میان مدت برنامه بودجه و بلند مدت کارکردن برای فرهنگ عمومی.

بله دقیقا

حرف از بودجه زدید امسال پیشنهاد دولت افرایش 51 درصدی بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد است. این موضوع را چطور ارزیابی می کنید؟

دو مقوله پیشنهاد دولت و آنچه که تحقق می یابد از یکدیگر جداست.مثلا شما یک مغازه ای دارید اجاره و ماهی یک میلیون تومان می گیرید  و امورات را تامین می کنید بعد یک دفعه از سر برج مستاجر می گه بیشتر از 250 هزار تومان نمی تونم پرداخت کنم شما را در مقابل عمل انجام می دهند  که شما هزینه ها را با یک میلیون تومان بستید ولی دریافتی 250 هزار تومان بدست شما می رسد . بحث وابستگی دولت جمهوری اسلامی به نفت هم دقیقا همین است و تعارف نداریم، واقعیت است. زمانی بودجه با 100 دلار بسته میشود یک دفعه میاد میشود 25 دلار و عکسش هم هست.

اون سالهایی که شما می توانید درآمد سرشار داشته باشید خب می توانید محل مانور داشته باشید و می توانید51 درصد افزیشها  را ببینید، البته مسئله تصویب در مجلس و کمیسیون اقتصادی هم هست که در پرداختش احتمال به مشکل خوردن  میتونه داشته باشه.

*حالا به فرض این اتفاق بیافته، افزایش بودجه ارشاد را بهتر می دانید یا سازمان ها و یا نهادهایی که در کنار ارشاد کار فرهنگی    می کنند؟ راسا ارشاد را متولی فرهنگ می دانید یا سازمان های فرهنگی دیگر؟؟

 به لحاظ شکلی و تبلیغاتی متاسفانه اینطور شده البته باید در واقع اینطور باشه که ارشاد متولی اصلی مباحث فرهنگی شهر  و کشور باشه ولی در عمل اینطوری نیست شما ببینید سازمان تبلیغات اسلامی من در جریان نیستم ولی یقین دارم بودجه شون با ما قابل مقایسه نیست و حوزه های علمیه هم همین طور. توقع این است که  (به ظاهر) ارشاد متولی امر قعطی کار فرهنگی است ولی شما در مباحث فرهنگی بدون تعارف نیاز به منبع دارید بنابراین بضاعت ارشاد بسیار پایین است و من از این موضوع متحریم  مثلا یک نمایشگاه کتاب مبلغ 250 الی 300 میلیون هزینه دارد. شما برای بقیه امور با 500 میلیون بودجه برای یک سال چه کار می توانید انجام بدهید؟ بنابراین به  ظاهر  و بیان وظایف ارشاد متولی در واقع طرح های دستگاههای فرهنگ ساز است اما در عمل با این بضاعت  این امر محقق نخواهد شد.

*شما در صحبت ها اشاره کردید به بحث هزینه ها و اینکه بدون ابزار نمیشود کار کرد و ما هم به این موضوع اعتقاد داریم  ولی یک نگاه دیگر هم نگاه مقام معظم رهبری به مدیریت جهادی در بحث فرهنگی است

آیا آن مدیریت جهادی در بحث فرهنگ وجود دارد یا فرهنگ هم مثل همه فعالیت های اقتصادی در برنامه های حقوق بگیری مختصر شده؟

خدمت شما عرض شود ما حرف و عملمان بسیار متفاوت است. ما یکی از پناسیل هایی خوبی که در اختیار داریم اولا که عرض کردم در طی مبحث تعامل سازنده ای که میتونه کارکشا باشه ما دستگاه های پول دار و کارگشایی هم در استان داریم که می توانند به ما کمک کنند و اون فعالیت فرهنگ جهادی را احیا کنند. یکی از اونا شورای  شهر و شهرداری ماست. شما ببینید اونا قابل مقایسه با دولت و هیچ یک از ارگان های دولتی نیستند چه رسد به اداره فرهنگ . 

یکی از بحث های ما همینه که اولین فرصت یک نشستی با کمیسیون فرهنگی شورا داشته باشیم و البته برنامه های تعریف شده ما ، برنامه های بی منتها نیست ما دو تا برنامه واسشون تعریف می کنیم و قانع شان می کنیم و یاریشان را می طلبیم و ان شاء اله برنامه جهاد فرهنگی را بتوانیم داشته باشیم. البته منظر نگاه هم خیلی مهم است. شما اگر در مباحث اقتصادی یک سری کالای ضروری را می توانید تعریف کنید یک سری کالاهای لوکس. شما کالاهای خورد و خوراک را برای حفظ حیات ضروری می توانید تعریف کنید و همچین مسکن را  و بعضی از ا مور را بعنوان لوکس. اگر شما فرهنگ را به عنوان کالای لوکس تعریف کنید هرگز به این مهم دست نخواهیدیافت حتما شما باید فرهنگ را بخشی از کالای ضروری در نظر داشته باشید تا به اون نتیجه لازم  در زمینه فرهنگی دست پیدا کنید.

*آقای دکتر این اتفاق در کشور ما متاسفانه اتفاق نیفتاده که فرهنگ در سبد کالایی مردم هم باشد. اینکه کتاب، بحث های آموزشی و فرهنگی در سبد خرید خانوار ما باشد این اتفاق نیفتاده است. به خاطر اینکه معیشت ما آنقدری نیست که به این فضا ها هم برسند و این یکی از دغدغه های ما در بحث فرهنگی است  مخصوصا زمانی که نمایشگاه کتاب برگزار میشه اغلب مردم ما در بحث توانایی خرید کتاب مشکل دارند و به طبع آن هم که فرهنگ جزو سید کالایی باشه به مشکل برمی خورند.

اگر موافقید بریم سر موضوع شورای فرهنگ عمومی

ما مقاله ای تحت عنوان قرارگاه خاموش زمان آقای شفیعی ها نوشتیم که خوب هم مورد استقبال قرار گرفت ولی خب در اواخر دوره مدیریتایشان بود و در آن زمان موضوع کسالت آیت الله باریک بین  و عدم  حضور ایشان  در جلسات، دلیل برگزار نشدن عنوان شد. در زمان مدیریت آقای احمدی هم به ایشان  گفتیم این شورای فرهنگ عمومی را که متشکل از نخبگان فرهنگی و سیاست گذاران استان هست را جدی بگیرید باز  هم یکی دو جلسه برگزار کردند  و دوباره رها شد.(به دلیل اختلافات خودشون با استاندار وقت)

حالا رسیدیم به شما! آقای اسکندری چقدر میتواند به عنوان دبیر شورای فرهنگ عمومی موفق باشد، آنهم با اختلافات و حاشیه های که قبل از ورود آقای اسکندری نژاد همراه بود؟؟

خدمتتان عرض شود اولا اینکه مقوله بحث ضعیف شدن زیر ساختارهای فرهنگ عمومی که عرض کردم شامل همه میشه من به عنوان شهروند هم دچار غفلت شدم نسبت به زیر ساختهای فرهنگی فضای سیاسی و اداری جامعه مان هم به نحوی درگیر این مقوله شده 

من خودم که ارادهای برای انتصابم بعنوان مدیرکلی نداشته ام. حالا من گمارده شدم به این کار و توقع ام این است که من یک حرکتی انجام میدادم ، اموری را تمشیت می کردم و قدری می گذشت بعد نسبت به عملکرد من قضاوت بشه تا به سوابق من

 این به آن معنا نیست که سلایق یک گروهی کاملا تمام عیار مورد تایید ما باشد و این موضوع باید از طرف مردم مورد قضاوت واقع شود. ما آنچه وظیفه داریم و اعتقاد داریم اینکه جایگاه نماینده ولی فقیه برای ما به نوعی جایگاه پدرانه است بدون تعارف میگم.

من برای این مواضعی که ایشان در نظر گرفت و بعضی ها ابزار محبت می کردند به من و بنده را دعوت به خونسردی و خویشتن داری می کردند و این برای من محترم و ارزشمند بود منتها من نگران این بودم جایگاه نماینده ولی فقیه که در جای راسخ دارند که سمت بزرگی و پدر معنوی برای همه مدیران استان دارد خدای ناکرده ضعیف شود و روی این حساب در اولین فرصت ممکن رفتم خدمت ایشان و تا این لحظه موفق نشدم (تا زمان مصاحبه که مربوط به اواخر سال گذشته است) و از ایشان خواستم یک فرصتی را در اختیار ما قرار دهند که ایشان را قانع کنم که نیازی به نگرانی هایی که دارند نیست و اعتقاد راسخ دارم در این عرصه ای که وجود دارد، در این مقطع، پرداختن به مسله فرهنگی در اولویت قرار دارد تا مسایل سیاسی

به زودی این نگرانی ها را رفع می کنم و ان شاء الله شاهد اولین جلسه شورای فرهنگ عمومی خواهید بود.

آقای دکتر شما قائل هستید که سیاسی ترین مدیر چند وقت اخیر بودید؟؟

نه 

به دلیل اینکه مدیران منصوب شده ای که همزمان با بنده حکمشان صادر شده  کم از من سیاسی نبودن ( این یک نمونه اش)

بُعد سیاسی شما به بُعد کاری لطمه نمی زند؟؟ اینکه شما وام دار یک جریان سیاسی خاص هستید و باید برای آنها کار کنید!

خیر، خدمت شما عرض شود قبل از اینکه ما وام دار یک جریان سیاسی بوده باشیم یا نباشیم اولا که استاندار از طرف جریان سیاسی گمارده نشده استاندار نماینده دولت در استان  و مشی دولت را پیگری می کند حقیر هم همینطور هر چقدر هم سیاسی باشم یک سیاستهای بالادستی است که ملزم به اجرای آن هستیم ، وزیر ما هم آدم سیاسی نیست مشی وزراتخانه مشخصه مشی فرهنگی آن مشخصه، مشی هنریش مشخصه و ....

بنابراین اگه اینجا شما بپرسید عروج و ظهور گرایش های سیاسی در این بخش مدیریتی چقدر دخیله ؟ نمی تونه دخیل باشه به خاطر اینکه آسیب می زنه به هر مشی.

سیاست  راه جدایی هست و امور دیکته شده فرهنگی و هنری یک چیز دیگه ای که ما نماینده تام الاختیار دولتیم.

*شاید دغدغه امام جمعه این باشد که شما هنوز در دو مورد فصل الخطاب  (یکی فتنه و دیگری ولایت فقیه) اظهار نظر شفاف نکرده اید؟؟

بحث اظهار نظر من!؟ من که نباید یک تابلو بگیریم بروم در شهر بگویم اظهار نظر من در مورد ولایت فقیه این است و  درباره فتنه این.  ما یک مرجعی داریم دیگه، یک مراجعی قانونی و مستند که افرادی را در اختیار دارند. بنابراین من را با یک عنوانی می شناسند با یک عملکردی و با یک خطوط قرمزی که آیا رعایت کردم یا نه شما هم همینطور و دیگران هم همینطور. 

وقتی که شما به عنوان یک ابزار مدیریتی وزارت فرهنگ از وزارت اطلاعات استعلام کرده که آیا ایشان هست؟نیست؟ خطور قرمز را رعایت کرده یا نه؟ بنابراین آن فصل الخطاب است. چون ما باید پایبند قانون باشیم دیگر سلیقه ای نیست، که  مثلا از قیافه شما تحلیل بکنیم با فتنه ارتباط داری یا نه. عملکرد و سوابق شما گواهی این مقوله است بنابراین به اعتقاد من این فصل الخطابه  و دیگه محلی برای چانه زنی باقی نمی ماند.

پس هم به نظر آن مراجع و هم به نظر شخص شما، بحث دو موضوع مطرح شده (که حالا شائبه هم هست) که ما یا از فتنه حمایت می کنیم یا لااقل موضعی دربارش نمی گیریم حل شده است؟ در مورد این شائبه ها چطور؟موضعی دارید؟

من اصلا علاقه ای ندارم به این مقوله بپردازم. به دلیل اینکه کسی که ادعا میکند بنده ارتباطی با فتنه دارم باید بیاید و اثبات کند نه اینکه من بی گناهی خودم را اثبات کنم. حالا عرضم با آقای امام جمعه نیست، اشتباه نشه! ما به مقوله ای می پردازیم که بسیار ی از مسایل پراولویت تر قبل از ان داریم.  آیا واقعا الان پرداختن به اینکه آیا شما با فتنه ارتباط دارید یا نه محلی برای چانه زنی دارد؟؟

خط قرمز که هست؟؟

خط قرمز را عرض کردم ان مراجع باید تشخیص بدهند که من خط قرمز را رعایت کردم یا نکردم، حالا قرار نیست شما به هر عرصه ای که وارد شوید، می خواهید مدیر اقتصادی بذارید، بگید آیا ارتباط به فتنه دارید یا نه! یا مدیر سیاسی بذارید همچنین. عرض من این است که عرصه روابط عمومی عرصه چانه زنی برای این مسایل نیست  بله من اگر با شما در یک نشست سیاسی شرکت کنم در یک مناظره سیاسی شرکت کنم اینجاست که از من این توقع میره که برای مخاطبین ثابت کنم ارتباطم با فتنه چی بوده؟ آیا هست؟ نیست؟ ولی اینکه ما این بحث را بکشیم در عرصه عمومی و به عنوان یک ابزاری برای برخورد با اشخاص و گروه ها ازش بهره  ببریم به نظر من سزاوار نیست.

با بخشی از صحبت های شما مخالفم، کسی که خطش انحرافی باشد و برای کشور هزینه تراشی کند می تواند مدیر باشد؟ و اصلا نباید پرسید که فتنه گر بوده یا نه؟ اصلا منظورم شما نیستید. بطور کلی گفتم. 

عرض کردم، اگر به تایید مراجع رسیده باشد یعنی منحرف نیست

کلا موضع شفاف نمی گیرید؟؟

می خوام بگم بله! من تا روز انتخابات در ستاد آقای میر حسین موسوی بودم. اگر این کار فتنه گری است، آری من فتنه گرم. ولی اگر فتنه به بعد از آن گفته می شود، بنده بعد از انتخابات کوچکترین حرکتی ، قدمی ، قلمی و همراهی با اعتراضات نداشته ام و خودم را  مبرا می دانم.

من قانع شدم ان شاءالله مخاطبین هوشیار ما هم قانع شده باشند.

آقای دکتر به عنوان یک شهروند به آقای احمدی چه نمره ای می دید؟؟

اجازه بدید من در موضع قضاوت قرار نگیریم چون این بازتاب بیرونی دارد و اخلاقا به نظرم درست نیست.

در گذشته مرسوم بود که بودجه ها گروهی را برای گروه دیگر خرج می کردند. مثلا بودجه ای به موسیقی اختصاص می یافت که برای تجسمی خرج می شد یا برای خوشنویسی گرفته می شد و برای ساخت اتاق مدیرکل خرج می شد و برای قرآن گرفته می شد و برای .....  شما این کار را می کنید؟؟

همه اونها که گفتید مظلومند هر کدام به نسبتی. مثلا الان همکار خانمی از سال 90-91 در بخش قرآن ما فعالیت میکند و دریغ  از اینکه یک هزار تومان از این سیستم حقوق گرفته باشد. من از قرآن شروع کردم بعد برسیم به جاهای دیگه. ما برای هر انجمنی پارسال ده میلیون تومان پول دادیم . می دونی ده میلیون یعنی چی؟ یعنی مثلا باید چراغ یک جا روشن بماند. پول یک چای. اصلا ناچیزتر از اونی که شما بخواهید پشتیبانی کنید، اصلا وجود خارجی نداشته که شما بخواهید در مخارج جابجا بکنید. اینکه واقعا بضاعت ما اندک هست و اون اندک بضاعتی که متوجه اداره ما میشه کم لطفی می شود، دیگه همون هم جای خودش خرج نشه. اینه که امکانش شاید وجود نداشته باشد

بعضی از انجمن ها مثل خوشنویسی یک سری بودجه های  خاص دارند؟؟

بعضی از فعالیتهای برجسته تر مثل دو سالانه خوشنویسی به خاطر پایتخت خوشنوسی  و غیره تلاشهایی میشه که برای اون بودجه ویژه در نظر گرفت و این بدین معنا نیست  که از جای دیگه برداشته بشود و اینجا هزینه بشه.

از دوسالانه ها پول بر میدارید برای یک انجمن دیگه؟؟

نه دیگه تلاشمون اینه که این اتفاق نیفته، البته شما می بینید دو تا انجمن کنار هم هستش یکشون فعال تر ، بشاش تر و بیتشر نیاز به بودجه دارد، خودتان الاهم بالمهم می کنید و دیگه ظلمی به اون انجمنی که تعطیله نمیشه. مثلا انجمن موسیقی به دلیل  تعطیلی و مشکلات داخلی که دارند تا رفع اختلافات در آستانه زایل شدن بودجه قرار می گیرن، ولی اینکه حق یک انجمنی گرفته بشه و به دیگری داده بشه به نظر من ارشاد نقشه پدرانه دارد و وظیفه دارد به همه انجمن ها یک سویه نگاه کنه.

این نقش پدرانه را می توانید ایفا کنید؟؟

عرصه فرهنگ عرصه تعامله، عرصه قاطعیت به اون معنا نیست، با اقناع تلاش می کنیم این نقش را ایفا کنیم.

کلید خوردن عزل دکتر  احمدی از یک کنسرت شروع شد شما در مورد کنسرت می خواهید چیکار کنید؟

اولا موضع صریح ، قاطع و قانع کننده ای از طرف رهبری در مورد موسیقی وجود دارد. ثانیا ما سیاستهای وزارت ارشاد برایمان در اولویت است. در سایه راهنمایی رهبری. ایشان هرگز نفرمودند که موسیقی تعطیل باشد. یکی از دغدغه های من این است که یک پژوهشی در مورد نقش موسیقی و کیفیتش انجام شود. یکی از آرزوها و علایق  شخصی من اینکه بودجه های پژوهش که معلوم نیست کجا هزینه می شود را  ان شاءالله سر جای خودش هزینه کنیم و بتوانیم بودجه پژوهشی بگیریم.

البته موضع رهبری در خصوص به ابتذال کشیده شدن فضای اجرای موسیقی نیست ضمن اینکه مرکز پژوهش موسیقی داریم.

آره داریم، منتهی چقدر عالمانه به اینکه نقشه موسیقی در سلامت جامعه چیست، پرداخته اند؟  موسیقی را به عنوان کالای لوکس نبینیم الان شما ملاحظه می کنید واقعا جوانان ما افسرده ، بی انگیزه و احساس پوچی و در پارکها و فضاها  که این روزمرگی ها برای اینها مخرب تراست و  اینکه موسیقی چه نقشی میتواند داشته باشه بین جوان ها و اینکه ما ارزیابی باید بکنیم و تاثیر موسیقی ناب را در بین جوانان بررسی کنیم.  ان پتاسیلی که در اختیار ما هست تلاش کنیم که موسیقی اصیل و ناب و درخور را معرفی کنیم.

در سال های اخیر متوجه شدیم که برگزاری کنسرت های آنچنانی درمان قطعی افسردگی، روحی و ... نیست و نهایتا بتواند برای دقایقی مسکن باشد. (آنهم موسیقی اصیل و با ریشه) و اتفاقا مثلا من به برگزاری کنسرتعادت می کنم  و بعد از اینکه یک وقفه طولانی بین این کنسرت و آن کنسرت شود سرخورده می شوم. ولی بعید می دانم کسیدر مورد موسیقی نابی که شما فرمودید   مشکلی داشته باشد. 

مدیر کل پیشین می گفتند ما نمی توانیم جلو در بایستیم و خانم ها و آقایانی که شاید هیچ نسبتی هم با یکدیگر نداشته باشند را تفکیک کنیم . این موضوع در زمان شما به چه شکل پیگیری می شود؟

 ببینید باید بعضی از فرهنگ ها را باید به مردم مان آرام آرام بیاموزیم

حتی فرهنگ ابتذال ؟

توضیح میدم

ببینید باید بعضی از فرهنگ ها را به مردم مان آرام آرام بیاموزیم. ما یک نشستی داشتیم در دانشگاه قم که آیت اله قاضی رییس دانشگاه قم بودند. حاج آقا بالا رفتند و با افتخار گفتند ما دو دانشگاه در قم داریم که یکی مختص خانم هاست که از نگهبانان درب ورودی گرفته تا مدیریت خانم هستند و هیچ آقایی ورود نمیکنه و یکی هم برعکس برای آقایان و حالا در ادامه من گفتم که آیا با تحدید کردن آقایان و خانم ها اون مراوده سلامت و تعامل سلامت را بهشون یاد می دهیم یا تعدیل می کنیم؟؟

این یک واقعیته ما الان سالها دانشگاهمون دارد کلاسهای مختلط برگزار میکنه و اصلا این دغدغه نداشتیم که زندگی سلامت یک خانم در کنار یک آقا در فضای اجتماعی را بیاموزیم اینها را از کجا باید شروع کنیم به یاد دادن ؟ آیا تا ابد باید صورت مسئله را پاک کنیم یا نه؟ یک روزی بالاخره باید این مسئله حل بشه اون خانم و یا آقا مگه غیر از اینکه خواهر و فرزند ما هستند یکی از این دو حالته دیگه.

بنابراین ما باید تعامل درست را بیاموزیم و با ارشاد بزرگان معنوی . نباید تهدید کنیم به نظر من تهدید کردن حل نمی کنه مشکلات را از یک جایی باید شروع بکنیم.

یعنی ما بریم دل داستان قرار بگیریم بعد فرهنگ سازی ؟

نه آرام آرام دیگه. یکی از دغدغه هایی که در شورای فرهنگ عمومی میتونه قرار بگیره همینه دیگه نحوه فعالیتهای آقایان و خانم ها تو فضای عمومی بعد خروجیشو می تونیم بیاریم آزمایش کنیم ما هیچ کاری انجام نمی دهیم فقط میگیم این کار اتفاق نیافته، ت خانواده هم همینطور پدر 2 بار به پسرش میگه اینکارو انجام نده بار سوم باید قانعش بکنه وگرنه قطعا اون کار انجام میده با شدت بیشتر.

آقای اسکندری نژاد اومده چند وقت بمونه؟؟

خدمتتون عرض کنم که من داشتم استراحت می کردم به خاطر اینکه حالت اشتغالم به دلیل اینکه 45 درصد جانبازم و الان 30 سال خدمتم هست با سن 45 سال که 30 سال خدمت کردم و اینکه واقعیتش من سودای مدیر کلی نداشتم و ندارم ولی همون احساس خطر و دغدغه ای که عرض کردم باعث شد که یک وقتی اینجوری نشه که شونه خالی کرده باشم و زیر بار هیچ مسولیتی نروم  و  اینکه هر وقت احساس کردم نمی تونم مفید باشم و یا ابزار اشخاصی که به مجموعه آسیب می کنند قطعا نخواهم ماند با طیب خاطر.

*جسارت نکرده باشم منظورم اینه که برنامه چند ساله دارید؟؟

ج: برنامه در جمهوری اسلامی قاعده یک شخص نیست قطعا کسانی که برگزیده انتخابات هستند در مشی اداره ارشاد تاثیر گذار هستند و تعاملی که با  آقای عابدینی و نمایندگان خواهیم داشت تاثیر گذار خواهد بود و تلاش ما این است که برنامه منظم تر از گذشته در اداره ارشاد و جایگاهی که در خور و شان اداره ارشاد باشه را معرفی کنیم.

*خبر خوش به هنرمندان و جامعه فرهنگ ؟؟

ج: احیای شورای فرهنگ عمومی و در راس آن اهتمام همه جانبه برای احیای اخلاق حسنه از جمله برنامه های هستند که در راس قرار دارند.

 

  • رحماني 0 0 پاسخ

    درودبر برادر عزيز و بزرگوارم جناب آقاي محمد مهدي خليلي با طرح پرسش هاي بسيار مناسب و در خور تامل
    پيروز و سرفراز باشيد

ارسال نظرات

آخرین اخبار